نوشته شده توسط : Mihayloo

از دیدگاه انتزاعی ، سه عنصر اساسی سیستم اقتصادی و مالی بشر عبارتند از:

(1) ایجاد ارزش

(2) تعریف ارزش

(3) معامله ارزش.

ایجاد ارزش

"ایجاد ارزش" هدف اصلی اقتصاد تولیدی است. نباید گفت که ارزش در یک اقتصاد توسط شرکت کنندگان اقتصادی مانند مشاغل ، کارگران ، کارآفرینان ، مخترعین و غیره ایجاد می شود. ایجاد ارزش می تواند مستقیم یا غیرمستقیم باشد.

با این حال ، همه فعالیت ها باعث ایجاد ارزش نمی شوند (اعتقاد در غیر این صورت واقعاً نوعی اگزیستانسیالیسم انتزاعی است که معنای اقتصادی و اخلاقی ندارد). به عنوان مثال ، بسیاری از فعالیت های اساسی معاملاتی باعث ایجاد ارزش می شوند ، اما به طور فزاینده ای بیشتر نمی شوند ، به ویژه معاملاتی که توسط گمانه زنی های خالص در مورد گمانه زنی های دیگران انجام می شود. گمانه زنی ها بر واقعیت می تواند ارزش اقتصادی ایجاد کند ، اما گمانه زنی ها بر گمانه زنی های دیگران هرگز انجام نمی شود ، زیرا این در قلمرو خود مبتنی بر حباب منطق مدور ، یکی از بدترین شرارت های جامعه مدرن است. بخش فزاینده ای از سیستم مالی به یک انگل غول پیکر خون سیستم اقتصادی تبدیل شده است. با مبادلات روزانه خارجی که به بسیاری از تریلیون ها می رسد ، و بسیاری از اشکال بسیار هوشمندانه تجارت بر اساس گمانه زنی ها در مورد گمانه زنی ها ، نمی دانم چگونه می توان صادقانه این مشاهدات را انکار کرد.

تعریف ارزش

"تعریف ارزش" توافق بین حداقل دو طرف در مورد هم ارزی ارزشهای بیش از دو کالا یا خدمات مختلف است. بنابراین تعریف ارزش مبنای همه صرافی های اقتصادی مانند تجارت است. بدون تبادل ، اقتصاد تولیدی نیازی به چنین تابعی با ارزش تعیین کننده ندارد زیرا برای هر چیزی که ایجاد شده ذاتی است. حتی در یک سیستم باربری بدون پول ، تعریف ارزش هر زمان که ارزش یک خوب یا خدمات با دیگری مطابقت داشته باشد اتفاق می افتد. تبادل ارزش مستلزم یافتن معادل ارزش است و چنین یافته ای بدون تعریف واضح آن غیرممکن خواهد بود.

در اینجا ، "تعریف" به معنای نوعی تمرین فکری در مورد زبان یا اصطلاحات نیست ، بلکه "تعریف واقعیت" است که ناشی از اثرات مشخص بازار ، یک سیستم حقوقی ، یک سیستم مالی ، یک اجماع اجتماعی و موارد دیگر است.

به عبارت دیگر ، "تعریف ارزش" به معنای تشکیل توافق نامه ، صریح یا ضمنی است که در مورد چگونگی ایجاد مقدار ایجاد شده ، مقایسه و رد و بدل می شود.

«تعریف ارزش» تابعی از یک نظام اقتصادی است که نه تنها طرف‌هایی را که در مورد معاملات مستقیم اقتصادی مذاکره می‌کنند، بلکه شامل اجماع اجتماعی، اجماع سیاسی و قانون نیز می‌شود.

به عبارت دیگر، سیستم ارزش ها را از طریق توافقات تعریف می کند.

تعریف ارزش (یا توافق ارزش) ممکن است نتیجه مذاکره داوطلبانه از طریق بازار، اعمال اختیار یا ترکیبی از هر دو باشد. بر اساس توازن بین این دو است که نظام‌های سیاسی و اقتصادی با هم تفاوت دارند، از یک افراط در لسه‌فر تا افراط دیگر کمونیسم. مشروعیت و کارایی این سیستم ها موضوعاتی فراتر از این مقاله است، اما باید توجه داشت که، حتی در اقتصاد به اصطلاح بازار ایالات متحده، تعریف ارزش صرفاً یک محصول بازار آزاد نیست. تسلط دلار آمریکا به عنوان یک فیات، تعریف ارزش را به میزان کمی مخدوش می کند.

پول روش خاصی برای تعریف ارزش است. این تعریف ارزش را در بازاری که تعداد زیادی از کالاها و خدمات را با استفاده از یک رسانه رایج به نام پول پوشش می دهد، استاندارد می کند. تابع عددی یا واحد حساب، بخش کلیدی پول است.

هیچ دلیل ذاتی وجود ندارد که پول باید توسط دولت تعریف و ایجاد شود. حداقل در تئوری، پول می تواند خصوصی و محصول طبیعی خود بازار باشد. اما واقعیت امروز این است که تقریباً همه دولت ها پول را کنترل می کنند. دولت ممکن است استانداردسازی تعریف ارزش را آسان‌تر کند، اما با مشکلات زیادی نیز همراه است (به بخش زیر مراجعه کنید، «دولت‌ها می‌خواهند پول و ارز را کنترل کنند»).

معامله ارزش

«معامله ارزش» اجرای «تعریف ارزش» است. در تجارت، ارزشی که ایجاد و تعریف شده است نیاز به معامله دارد. ممکن است افراد بر سر یک ارزش به توافق برسند، اما زمانی که توافق اجرا می‌شود، باید روش یا رسانه خاصی برای انجام معامله آن ارزش، مانند مبادله، وجود داشته باشد.

در زندگی واقعی، سه مورد فوق - ایجاد، تعریف و معامله ارزش - ممکن است در زمان و مکان همپوشانی داشته باشند و حتی به طور همزمان اتفاق بیفتند، اما مهم است که آنها را از نظر مفهومی متمایز کنیم.

در حالی که پول تعریف ارزش است، ارز معامله ارزش است. دلار به عنوان پول یک مفهوم حقوقی و مالی انتزاعی بدون هیچ شکل خاصی است، در حالی که یک اسکناس واقعی دلار، یک سکه دلار یا بایت های دیجیتال نشان دهنده ارزش یک دلار است که با استفاده از روش دیجیتال منتقل می شود، یک ارز است.

به خصوص ، در سیستمی که فیات مانند دلار آمریکا هم به عنوان پول و هم به ارز کار می کند ، تعریف ارزش و معامله ارزش به راحتی اشتباه گرفته می شود و اساساً ادغام می شوند زیرا آنها به طور جداگانه اتفاق نمی افتد. اما آنها با این وجود دو مفهوم مجزا هستند و درک آنها به طور جداگانه در تجزیه و تحلیل ارز بالقوه جدید یا پول جدید مانند بیت کوین و ارزهای رمزنگاری بسیار مهم است.

این مقاله از اصول اول به این مفاهیم نزدیک می شود.

این مفاهیم برای محصولات و ابزارهای مالی مانند پول و ارز اعمال می شود. به طور کلی درک این مفاهیم در زمینه محصولات تجاری آسان تر است اما در زمینه پول و ارز سخت تر است. به این دلیل است که اولی بتن است ، در حالی که دومی انتزاعی تر است. با این حال ، این مقاله قصد دارد نشان دهد که مفاهیم کلی که هم محصولات و هم پول/ارز را پوشش می دهند نه تنها ممکن است بلکه برای کاهش سوء تفاهم و سردرگمی نیز مهم است.

پول و ارز

فقط اتفاق می افتد که جهان به سیستمی تبدیل شده است که در آن پول "تعریف ارزش" (دوم از سه عنصر فوق) را نشان می دهد ، در حالی که ارز روشی برای اجرای "معامله ارزش" (دومی) فراهم می کند.

به عنوان مثال ، دلار آمریكا تعریف خود را در حال حاضر پذیرفته شده از ارزش نه از طریق برخی از استدلال های علمی ، بلكه از طریق واقعیت اقتصاد آمریكا ، پیش بینی قدرت ، سیستم حقوقی ، سیستم مالی و اجماع جهانی به دست آورد. دلار ایالات متحده ممکن است هنگام تضعیف یا از بین رفتن بنیاد آن ، ارزش توافق شده خود را از دست بدهد. در حال حاضر نه به صورت دانشگاهی ، بلکه بر اساس تعریف واقعیت وجود دارد.

اساساً ، پول و ارز نیازی به واگرایی ندارد و نه مجبور به همگرایی. آنها فقط کارکردهای اساسی هستند که باید به یک روش یا روش دیگر ارائه شوند.

این که آیا پول و ارز واگرایی یا همگرا است ، درک روشنی از کارکردهای متمایز آنها مهم است و فقدان آن دلیل برخی سوء تفاهم های عمیق در دنیای رمزنگاری است.

اختلاف نظر یا سردرگمی نسبتاً کمتری در مورد عملکرد ارز (یعنی "معامله ارزش") وجود دارد ، زیرا این در درجه اول یک مسئله فنی است ، و از این نظر ، عبارت "ارز فناوری" است که توسط Kristian Kameir از Sustany Capital توصیف می کنداین بسیار مؤثر است (نگاه کنید به: https://kameir. com/money/).

تقریباً همه بحث و جدال ناشی از "تعریف ارزش" است ، به ویژه هنگامی که صحبت از پول می شود.

این مبارزه نه تنها یک ذهنیت ، بلکه مهمتر از آن یک مبارزه قدرت ، سیستم های ارزشمند و ساختارهای اجتماعی است.

دولت ها می خواهند پول و ارز را کنترل کنند

تمایل دولت برای کنترل پول و ارز بسیار اصلی است. امروز هیچ یک از دولتهای اصلی اجازه نمی دهند پول خارج از کنترل آن ایجاد شود. از آنجا که پول در هسته اصلی تعریف ارزش است ، آنچه دولت انجام می دهد واقعاً کنترل تعریف ارزش است.

یک دولت سوسیالیسم ممکن است ایجاد ، تعریف و معامله ارزش را کنترل کند ، اما حتی یک دولت سرمایه داری مانند ایالات متحده هنوز هم می خواهد ، و در واقع ، بیشترین کنترل را بر تعریف و معامله ارزش کنترل می کند ، اگرچه نه از ایجاداز ارزش

حتی وقتی به معامله ارزش (ارز) می روید ، بیشتر دولتها به دلیل نگرانی های امنیتی هنوز هم می خواهند کنترل تقریباً کامل داشته باشند.

این صرفاً یک موضوع ساده از تمایل مردم به قدرت نیست ، بلکه به این دلیل است که افراد مسئول دولت همیشه فکر می کنند که می توانند و باید به طور جمعی برخی از مشکلات را برای جامعه حل کنند و به سرعت درک کنند که بهترین راه برای تواناییانجام این کار کنترل پول است. این نتیجه نوعدوستی نیست بلکه نیاز به مشروعیت یا حداقل ظاهر آن است. و نظریه های مدرن اقتصاد مانند نظریه پولی مدرن (MMT) با ارائه مبنای نظری به چنین اقدامات دولتی ، این پیگیری را بیشتر جسارت کرده است.

من بیانیه فوق را بیان می کنم نه به این دلیل که معتقدم سیستم فعلی بانکداری مرکزی روشی درست و موجه است ، بلکه فقط برای بیان واقعیت است.

من به سیستمی اعتقاد دارم که در آن پول خصوصی مبتنی بر بازار وجود دارد تا ارزش را از طریق توافق های بازار محور به طور فعال تعریف کند ، در حالی که ارز به عنوان یک فناوری برای اجرای توافق نامه ها استفاده می شود. همه اینها را می توان تحت حاکمیت قانون انجام داد بدون اینکه نیاز به کنترل سیستم پولی به یک بانک مرکزی داشته باشد. اما ما امروز در چنین دنیایی زندگی نمی کنیم.

این واقعیت اقتصاد مدرن است.

هر سیستمی که بخواهد جامعه را از واقعیت فعلی دور کند ، باید با درگیری های عمیق روبرو شود. این بدان معنا نیست که شخص نباید چیز جدیدی را امتحان کند ، اما اگر کسی بخواهد رقابت کند ، باید واقعیت را درک کرده و اندازه گیری کند.

ما از بیت کوین به عنوان نمونه استفاده خواهیم کرد تا ببینیم آیا این امر به چنین چالشی اندازه گیری می کند یا خیر. پاسخ مختصر این است که BTC Bitcoin Core ، در حالی که BSV ممکن است ابتدا در معامله ارزش را برآورده کند ، اما تعریف ارزش تا دیرتر ، اگر همیشه باشد.

مشکل تجسم BTC بیت کوین

برخلاف هدف خود که در ابتدا توسط خالق آن در نظر گرفته شده است ، تجسم BTC بیت کوین صرفاً بر ایجاد "تعریف جدید از ارزش" به جای وسیله ای برای "معامله ارزش" متمرکز شده است.

جامعه BTC نه تنها نگرش را به استفاده از عملکرد "معامله ارزش" (به عنوان مثال ، پرداخت) به عنوان چیزی بی اهمیت ، بلکه مهمتر از آن بر تعریف کاملاً انقلابی از ارزش تأکید کرده است.

به طور خاص ، جامعه BTC می خواهد "ارزش" را در زمینه پول ، بیرونی و صرف نظر از سیستم های قانونی ، اقتصادی و مالی مستقر در جهان تعریف کند.

با وجود الهام بخش های آرمانشهر برای آزادی شخصی ، من به سادگی اعتقاد ندارم که این اتفاق می افتد ، و همچنین معتقدم که این اتفاق درستی است.

چندین عامل اساسی وجود دارد که علیه BTC کار می کنند ، تجسم منحرف بیت کوین.

الف) دولت ها با تعریف ارزش BTC مشکل بزرگی خواهند داشت

افرادی که کمیسیون اوراق بهادار و بورس اعلام کردند BTC امنیتی نیست ، امنیت نیست و بنابراین خرید و فروش BTC می تواند بدون نقض قوانین اوراق بهادار انجام شود. این خوب است ، اما قانون اوراق بهادار تنها بخش کوچکی از قوانین جامعه مدرن بشری است.

دلایلی وجود دارد که دولت ها می خواهند و اغلب نیاز به کنترل پول دارند.

همانطور که در بالا مورد بحث قرار گرفت ، هر دولت می خواهد تعریف ارزش و معامله ارزش را کنترل کند ، یعنی کنترل پول و ارز. این واقعیت است.

BTC از هر دو جنبه فوق با دولت برخورد می کند. این فقط به اندازه کافی مشکلی نیست که دولت بتواند این تهدید را تحقق بخشد.

B. BTC ضد تولید است

BTC بدون ارائه وسیله ای مفید برای "معامله ارزش" (به عنوان مثال ، پرداخت) ، هیچ سهم مثبتی در سیستم اقتصادی ندارد. این به یک نمونه مهم از گمانه زنی ها در مورد گمانه زنی های افراد دیگر تبدیل شده است.

سوال اینجاست که آیا BTC واقعاً کارآیی داخلی را برای جایگزینی پول فیات دارد و در واقع پول اصلی برای هدایت یک سیستم اقتصادی می شود؟

جواب نه.

این یک چیز است که از مزایای گمانه زنی ها بدون مسئولیت استفاده کنید ، و وقتی همه چیز روی شانه شخص است ، کاملاً دیگر است.

علاوه بر ماهیت غیرمولد بیت کوین، مشکلی در فرهنگ آن نیز وجود دارد. ایدئولوژی BTC آنارشیستی است، در حالی که فرهنگ آن فرصت‌طلبانه است، هم مخالف بهره‌وری و هم رشد اقتصادی است. در این مرحله، ارزش 500 میلیارد دلاری آن کاملاً مبتنی بر یک سیستم "باور" است که به طور دایره ای خودساز است. همچنین برای حفظ سیستم به مصرف انرژی در سطح کشور (که در مرتبه‌ای متفاوت از سطح شرکت است) نیاز دارد، اما تقریباً هیچ هدفی برای بهبود واقعی بهره‌وری اقتصادی نیست. در مقابل، ببینید بیت کوین واقعی سبز است.

حتی موضوع شکست در تحویل نیست، زیرا BTC حتی برنامه ای برای تحویل ندارد. این تنها به امید یک رویا تحقق یافته و فروپاشی سیستم پولی جهان است.

ج. BTC مشکل توزیع ثروت دارد

شکلی از پول که به عنوان تعریف اصلی از ارزش یک کشور پذیرفته می شود، باید یک اجماع اجتماعی و سیاسی در مورد توزیع ثروت در سراسر کشور را منعکس کند.

توزیع ثروت کنونی یک کشور باثبات (به عنوان مثال ایالات متحده) از یک تاریخ طولانی تکامل یافته است، و علیرغم سطح بالایی از نابرابری ها، توسط قانون و دولت تقدیس شده است. شاید مردم از وضعیت آن رضایت کامل نداشته باشند، اما اعتراضات مردم به نقطه شورش انقلابی نرسیده است.

اگر بیت کوین به پول اصلی دنیا تبدیل شود، می توان همین را در مورد بیت کوین گفت؟

مسئله مقیاس است. حتی اگر بیت کوین از نظر فنی مقیاس پذیر باشد (که یکنواخت نیست)، همچنان ممکن است از نظر اجتماعی، سیاسی و اقتصادی غیر قابل مقیاس باشد.

در مورد BTC، این سوال «مقیاس‌پذیری اجتماعی» ممکن است زمانی که ارزش کل فقط چند صد میلیارد دلار است مشکلی ایجاد نکند، اما اگر به تریلیون‌ها دلار تبدیل شود، مشکل ساز خواهد شد.

دولت‌ها اجازه توزیع ثروت جدید را نخواهند داد که در آن چند صد فرد خوش‌شانس در مجموع درصد قابل توجهی از ثروت جهانی، از جمله چند ده مولتی تریلیونر را در اختیار دارند. این اعتراض صرفاً از یک نابرابری ظاهری ناشی نمی‌شود، بلکه مهم‌تر از آن به این دلیل است که می‌توان استدلال خاصی را مطرح کرد: این که ثروت این افراد از مشارکت متناسب و سهمی متناسب در اقتصاد جهانی از طریق فعالیت‌های اقتصادی متقاعدکننده شایسته به دست نمی‌آید، بلکه صرفاً ازشانس خرید برخی از سکه ها زمانی که آنها ارزان بودند.

البته می توان استدلال کرد که توزیع ثروت موجود نیز خود را توجیه نمی کند. اما دو تفاوت اساسی وجود دارد. اولاً، ثروت موجود نتیجه سابقه طولانی مشارکت اقتصادی واقعی است. عادلانه یا غیرمنصفانه، دنیا نقشه بازی اقتصادی و نتیجه آن را دیده و پذیرفته و تا حد زیادی با آن صلح دارد. دوم، خوب یا بد، پارادایم موجود متشکل از ساختارهای قدرت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی گسترده است. هر جایگزینی مخرب یک پارادایم موجود نیاز به قدرت خارق‌العاده‌ای دارد.

بنابراین، دولت‌ها احتمالاً قبل از اینکه بیت‌کوین به سطح مخربی برسد، کاری در مورد بیت‌کوین انجام می‌دهند، حتی اگر بیت‌کوین بتواند به آن سطح برسد. آنها ممکن است نیاز به بهانه ای برای پوشش بخشی از انگیزه داشته باشند، اما انگیزه هر چه باشد واقعی خواهد بود.

دولت‌ها تاکنون این کار را انجام نداده‌اند، زیرا به اندازه کافی مزاحم نشده‌اند، و همچنین به این دلیل که قهرمان خود را به عنوان جانشین دریافت نکرده‌اند. برای آن "قهرمان" گمشده، آنها یک ارز دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) خواهند داشت. بنابراین ظهور CBDC باعث جسارت بیشتر دولت ها می شود.

با توجه به این مشکل، وجود چنین سطح بالایی از HODLing، مشکل توزیع ثروت را بدتر می کند. سطح HODLing به ویژه در میان افرادی که بیت کوین را در زمان‌های اولیه خریداری کرده‌اند، زمانی که قیمت‌ها صدها یا هزاران بار پایین‌تر بود، بالا است.

D. BTC نتوانسته است به مهمترین وعده کاغذ سفید اصلی بیت کوین عمل کند

اینکه ساتوشی می‌خواست بیت‌کوین یک سیستم نقدی همتا به همتا باشد، قابل بحث نیست. عنوان مقاله سفید «بیت‌کوین: یک سیستم نقدی الکترونیکی همتا به همتا» است، اما نه تنها BTC نتوانسته است به چنین سیستم نقدی تبدیل شود، بلکه در واقع موفقیت فعلی بیت‌کوین تقریباً به طور کامل به گمانه‌زنی‌ها در مورد عملکرد بیت‌کوین متکی است."فروشگاه ارزش."

ناتوانی BTC در عملکرد به عنوان پول نقد واقعی نیز مستقیماً با مشکل «توزیع ثروت» که در بالا مورد بحث قرار گرفت، مرتبط است.

اولاً، دارایی‌ای که به‌عنوان وجه نقد واقعی عمل می‌کند، در وهله اول آنقدر روی جذب سفته‌بازان متمرکز نمی‌شد، زیرا پول نقد یک سرمایه‌گذاری سوداگرانه است. در واقع، در محیط غیرعادی کریپتو، دارایی‌ای که صادقانه به عنوان پول نقد عمل می‌کند، برای بیرون راندن سفته‌بازان توسط بازار تحقیر و حتی سرکوب می‌شود. آنهایی که باقی می مانند به احتمال زیاد در فعالیت های اقتصادی واقعی شرکت می کنند و نگهداری آنها از دارایی هم توجیه اقتصادی و هم توجیه اخلاقی دارد. احساسات اخلاقی بیت کوین را ببینید.

دوم، تنها زمانی که بیت کوین برای پرداخت های روزانه استفاده می شود، مشکل توزیع ثروت کاهش می یابد، زیرا پرداخت های روزانه منجر به تبادل گسترده دست ها می شود که به نوبه خود منجر به توزیع کم و بیش متمرکز ثروت می شود.

اما «نقد شدن» دقیقاً دلیل خرید BTC نیست. اعتقاد به ویژگی ذخیره ارزش آن است. این واقعیت همان نیرویی را که قیمت بیت کوین را بالا نگه می دارد، بر پایه ای مشکوک و متناقض قرار می دهد.

E. زیرساخت استخراج فعلی BTC فاقد امنیت ملی لازم برای «تعریف ارزش» (پول) است.

در طول بخش قابل توجهی از کل تاریخ بیت کوین، زیرساخت استخراج آن در یک کشور (چین) تمرکز نگران کننده ای داشت. اینکه آیا این نوع تمرکز ژئوپلیتیکی برای مبادله ارزش (عملکردی از ارز) کافی است یا خیر، قابل بحث است، اما قطعاً برای تعریف ارزش (عملکرد پول) مناسب نیست.

تنها به همین دلیل، حتی تصور اینکه کشورهایی مانند ایالات متحده، ژاپن و کشورهای بزرگ اروپایی اجازه دهند بیت کوین به پول ملی به عنوان تعریف ارزش تبدیل شود، سخت است. به عنوان معامله ارزش (ارز)، ممکن است، با این تفاوت که BTC قادر به انجام آن نیست. اما به عنوان تعریف ارزش در سطح ملی، کوچکترین امکانی نیست.

F. CBDC و BSV رشد BTC را از دو طرف مخالف محدود می کنند

مشکلات ذکر شده در بالا از یک تناقض ذاتی در BTC به شکل فعلی ناشی می شود. و معرفی CBDC ها این مشکلات را برای بیت کوین کوچکتر نمی کند، بلکه بیشتر می کند. در همان زمان، بیت کوین Satoshi Vision (BSV) که مظهر چشم انداز اصلی ساتوشی است، از طرف مقابل در حال افزایش است (بخش زیر را ببینید «بیت کوین ساتوشی ویژن (BSV) راه درست است»).

در پایان روز ، دولت ها با استفاده از هر روشی که مناسب باشد (از طریق سیستم بانکی یا CBDC) پول را کنترل می کنند ، در حالی که شرکت های بخش خصوصی بهترین فناوری ممکن را برای معامله ارزش (ارز) ارائه می دهند.

یعنی به جای رقابت با دولت ها در حوزه پول (توافق ارزش) ، بهترین فرصت ارز دیجیتال خصوصی در ارائه کارآمدترین روش برای معامله ارزش نهفته است. این خواستار یک blockchain بسیار مقیاس پذیر و کارآمد مانند بیت کوین SV (BSV) است و فضای کمی برای BTC باقی می گذارد که صرفاً هدف از تعریف خود از ارزش است.

عدم تورم بیت کوین به معنای هیچ چیز نیست مگر اینکه قیمت سکه به طور دائمی افزایش یابد. افرادی که معتقدند کمبود و عدم تورم به تنهایی لزوماً باعث افزایش قیمت دائمی می شوند می توانند با یک تماس بیدار بیداری روبرو شوند.

تنها دلیل افزایش قیمت BTC به این دلیل است که مردم به یک وعده موقت خود تحقق بخشیده شده توسط روایتی مصنوعی کنترل شده اعتقاد دارند. این حدس و گمان های مهم در مورد گمانه زنی های افراد دیگر است.

نتیجه گیری: BTC به پولی برای تعریف ارزش در اقتصاد جهانی تبدیل نمی شود. این ممکن است همچنان وجود داشته باشد ، اما محدود به حاشیه سیستم های مالی جهان خواهد بود.

Bitcoin Satoshi Vision (BSV) راه درستی است

دید اصلی ساتوشی مرده نیست. این زندگی با بیت کوین Satoshi Vision (BSV) زندگی می کند.

BSV دیدگاه اصلی Satoshi از سیستم نقدی الکترونیکی همتا به همتا را بازیابی می کند. BSV بر ایجاد یک سیستم نقدی الکترونیکی که از تسویه حساب فوری برخوردار است ، یک ویژگی منحصر به فرد و مهم اصلی که قبلاً فقط یادداشت های بانک مرکزی (پول نقد) در سیستم های حاضر وجود دارد ، تمرکز می کند ، در حالی که ویژگی های کم هزینه و با راندمان بالا را ارائه می دهد که پول نقد آن را نداردو نمی تواند داشته باشد.

این ویژگی ها برای ریزگردها و جریان ارزش از طریق اینترنت ارزش و اقتصاد عامل مبتنی بر هوش مصنوعی غیر متمرکز ضروری است.

همانطور که در بالا مورد بحث قرار گرفت ، BSV از مشکلات عمده ای که توسط BTC رنج می برد ، رنج نمی برد.

اساساً ، برای اینکه یک دارایی به عنوان تعریفی از ارزش ، پول شود ، باید راه خود را بدست آورد. تنها راه قانونی برای کسب آن از طریق مشارکت واقعی در اقتصاد است. بازار ، جامعه به طور کلی و حتی سیستم سیاسی باید ترغیب شود و بهترین اقناع از طریق ایجاد ارزش با مفید بودن است.

بنابراین ، برای تبدیل شدن به یک دارایی ، ابتدا باید یک ارز بسیار مؤثر باشد. اگرچه ممکن است در نهایت به عنوان یک نتیجه طبیعی به پول تبدیل شود ، اما نباید آن را به عنوان یک هدف مستقیم و فوری تعیین کند. ابتدا باید مفید شود. طبق نظریه پول و اعتبار Mises ، این دقیقاً چگونه یک کالا در اقتصاد بازار پول می گیرد.

بر این اساس ، BSV وانمود نمی کند که برای جایگزینی پول های موجود "پول" شود. این تمرکز بر بهترین "ارز" بودن است ، و این مسئله را برای انتخاب جامعه برای جامعه فراهم می کند. به عبارت دیگر ، BSV آرزو نمی کند "تعریف جدیدی از ارزش" را ارائه دهد (اما این امر را به دولت ها واگذار می کند و اجماع اجتماعی و بازار را تحول می بخشد) ، بلکه در عوض بر ارائه معاملات بهتر ارزش تمرکز دارد.

برای این کار ، BSV نیازی به پمپاژ قیمت ندارد. این فقط باید مؤثرترین روش برای معامله کردن باشد. BSV دقیقاً همین است. در حال حاضر بیش از 50 ٪ از کل معاملات کلیه بازار رمزنگاری را انجام می دهد ، در حالی که کلاه بازار آن تنها 0. 1 ٪ است. اگر مردم به طور موقت متوجه آن نشوند ، خوب است. اما اگر BSV شروع به انجام بیش از 99 ٪ از کل معاملات کلیه بازار ارزهای دیجیتال در آینده کند ، آنها متوجه آن خواهند شد.

در حالی که همه این کارها را انجام می داد ، خواه مردم آن را ارز یا پول بنامیم ، در کنار این نکته است. این عملکردی است که مهم است. BSV حتی می تواند در پشت صحنه کار کند و از ارزهای فیات موجود پشتیبانی کند بدون اینکه نام آن را بدست آورد. ببینید ارز زبان است.

BSV فناوری واقعی ارزش است. دریابید که کدام blockchain دارای مقیاس پذیری بی حد و حصر و هزینه بسیار کم است و بر نوآوری واقعی تمرکز دارد. همچنین دریابید که کدام یک بر کنترل روایت برای پمپ کردن قیمت سکه متمرکز است ، و می دانید که کدام blockchain "فناوری ارزش" واقعی است.

BSV سعی نمی کند تعریف جدیدی از ارزش را تحمیل کند. با این حال ، به همه زبانهای ارزشمند صحبت می کند تا آنها را به طور مؤثر با راندمان بالا وصل کنند.

بگذارید جوامع تصمیم بگیرند که پول چیست ، اما بگذارید کارآفرینان و مبتکران بر ایجاد بهترین فناوری جهانی برای معامله ارزش تمرکز کنند.

هنگامی که اینترنت ایجاد شد ، توافق یا تعریف جدیدی از "اطلاعات" را تحمیل نکرد ، بلکه فقط فناوری را برای معامله اطلاعات فراهم کرد. نباید انتظار داشت که اینترنت ارزش متفاوت رفتار کند.

این مقاله به آرامی برای اهداف وضوح ویرایش شد.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد ارزهای دیجیتال بانک مرکزی و برخی از تصمیمات طراحی که باید هنگام ایجاد و راه اندازی آن در نظر گرفته شود ، کتاب Playbook CBDC Nchain را بخوانید.

تماشا: ارائه کنوانسیون جهانی bsv blockchain ، bsv blockchain: دنیای خوب

جدید برای بیت کوین؟بخش بیت کوین Coingeek را برای مبتدیان ، راهنمای نهایی منابع برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد بیت کوین - همانطور که در ابتدا توسط Satoshi Nakamoto و blockchain تصور می شد ، بررسی کنید.





:: بازدید از این مطلب : 66
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 13 بهمن 1401 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: