5 مرحله ساده برای ارزیابی مشاغل کوچک خود
نوشته شده توسط : Mihayloo

AMarkets

اگر به دنبال سرمایه گذاران هستید یا آماده فروش مشاغل خود هستید ، باید ارزش آن را تعیین کنید. این پنج مرحله را برای محاسبه ارزش کسب و کار خود دنبال کنید.

چگونه ارزش اقتصادی تجارت خود را تخمین می زنید؟شما ممکن است 20 سال در تجارت بوده اید بدون اینکه هرگز این کار را انجام دهید. یا شاید شما فقط شش هفته در حال اجرا بوده اید. در بعضی مواقع ، احتمالاً نیاز به قرار دادن ارزش نقدی برای شرکت خود خواهید داشت. با این حال ، بعید است که شما یک متخصص مالی باشید ، بنابراین چگونه می دانید که تجارت شما چه ارزش دارد؟

چرا باید بدانید که تجارت کوچک شما چه ارزش دارد؟

دلایل بی شماری وجود دارد که ممکن است شما نیاز به ارزش گذاری به تجارت خود داشته باشید ، از جمله:

  • تجارت برای فروش است
  • شما در حال تلاش برای جذب سرمایه گذاران هستید
  • شما قصد فروش سهام در شرکت خود را دارید
  • وام بانکی در برابر تجارت لازم است
  • شما باید رشد کسب و کار خود را کاملاً درک کنید

شایع ترین دلایل فوق برای اهداف سرمایه گذاری و فروش است. داشتن یک ارزش در کسب و کار خود به این معنی است که می توانید به یک سرمایه گذار ، ذینفعان ، خریدار یا بانکدار بگویید که ارزش آن را دارد و بنابراین ، اگر می خواهید درصد Y آن را بخواهید ، باید Z.

برای سرمایه گذاران و خریداران ، ارزیابی تجارت بسیار مهم است. شواهد ارزش برای جلب توجه و علاقه از طرف سرمایه های مالی مورد نظر شما بسیار مهم است. اگر نمی توانید به یک سرمایه گذار نشان دهید که تجارت شما چقدر ارزش دارد ، چگونه می توانند بدانند که چقدر پول برای سرمایه گذاری معقول است؟

نکته: ارزیابی تجارت شما باید به درستی انجام شود. ارزش گذاری نادرست از تجارت شما می تواند در آینده به مسائل مالی منجر شود ، سرمایه گذاران یا خریداران ناراحت یا تحت تأثیر قرار گرفته و به شهرت شما به عنوان یک صاحب مشاغل آسیب برساند.

چه روش ارزیابی کسب و کار بهترین است؟

روش های مختلفی برای تعیین ارزش تجارت شما وجود دارد.

برایان کنز ، مدیرعامل مشاوره Prosstrategix گفت: "دو روش متداول روش Multiples - یا روش Comp - ساده ترین است و دیگری آن چیزی است که روش جریان نقدی تخفیف (DCF) نامیده می شود ، که پیچیده تر است.""من توصیه می کنم حداقل هر دو را امتحان کنید. روش اول شما را ملزم می کند تا چندین درآمد EBITDA [درآمد قبل از بهره ، مالیات ، استهلاک و استهلاک] را که در آن شرکت هایی مانند شما فروخته شده و آن را به آخرین EBITDA یا درآمد خود اختصاص داده اند ، اعمال کنید. DCF شما را ملزم می کند تا درآمد خود را به آینده (به طور معمول پنج سال) پیش بینی کرده و یک ارزش فعلی خالص را محاسبه کنید. "

در این مقاله ، ما روی روش Multiples تمرکز خواهیم کرد. این پنج مرحله را برای به دست آوردن یک ارزیابی مناسب از تجارت خود دنبال کنید.

مرحله 1: هنگام ارزیابی مشاغل خود ، دارایی های سرمایه را فراموش کنید.

مگر اینکه شما یک حسابدار منشور واجد شرایط یا یک جادوگر مالی باشید ، ممکن است اشتباه مشترکی را در ارتباط ارزش دارایی با ارزش تجاری مرتکب شده باشید. در حقیقت ، این دو نهاد کاملاً جدا هستند.

این تصور غلط رایج است:

  • فرض کنید تجارت شما دارای یک بلوک اداری به ارزش 500000 دلار ، لوازم و محصولات به ارزش 100000 دلار ، پشتوانه مالی 200،000 دلار و ناوگان کامیون به ارزش 85000 دلار است.
  • در کل ، شما 885،000 دلار دارایی سرمایه دارید.
  • اگر اکنون می خواهید همه چیز را بفروشید ، این ارزش نقدی است که از فروش دریافت می کنید ، بنابراین این همان چیزی است که تجارت شما ارزش دارد.

در حالی که ممکن است تمام اطلاعات فوق صحیح باشد ، این منظور از ارزیابی تجارت نیست. این چیزی نیست که تجارت شما ارزش دارد - این میزان پول در تجارت شما گره خورده است. یک خریدار علاقه ای ندارد که در صورت فروش بلوک اداری شما ، چه مقدار پولی می توانند بدست آورند. آنها علاقه مند هستند که چقدر پول می توانند از طریق محصولات و خدمات تولید شده در آنجا کسب کنند.

مرحله 2: با آگاهی از درآمد ناخالص و تمام پرداخت های خروجی ، سودآوری را انجام دهید.

اگر ارزش کسب و کار شما در دارایی های سرمایه اندازه گیری نشده است ، پس از آن اندازه گیری می شود؟سود

ارزیابی شرکت شما همه چیز در مورد پولی است که شما می گیرید و پولی که احتمالاً در آینده می توانید بدست آورید. یک خریدار می خواهد بداند اگر شرکت شما را به دست بگیرد ، چقدر می تواند انتظار داشته باشد.

با درآمد ناخالص و پرداخت های خروجی ، حقوق خود شما در آن گنجانده شده است. با این حال ، ما در مورد هر درصد که از تجارت کسب می کنید ، فقط دستمزد عملیاتی پایه شما صحبت نمی کنیم. سود خالص همان چیزی است که ما هدف آن هستیم.

اما این تنها چیزی نیست که ما نیاز داریم. یک تجارت براساس درآمد آن برای یک سال واحد ارزش ندارد. ما همچنین باید دو جنبه مهم دیگر را برای ارزیابی شرکت شما در نظر بگیریم:

    Multiples: Multiples متر طول عمر هستند. شما انتظار ندارید که اگر ارزش فروش آن را داشته باشد ، شرکت شما در یک سال از کار خود خارج شود ، بنابراین احتمالاً چه مدت ادامه دارد و سرمایه گذاران (یا صاحبان جدید) را به دست می آورد؟در دنیای تجارت کوچک ، چند برابر از دو تا 10 متغیر است. این تعداد کاملاً به عامل خطر درگیر و اندازه تجارت بستگی دارد.

شرکت های بزرگتر ، با بنیادهای جامد و طول عمر تخمین زده می شوند در دهه ها/قرن ها ، به احتمال زیاد به ضرب های بالایی دست می یابند ، اما برای تنوع مشترک شما ، شرکت های کوچک و متوسط ، چندین بین دو تا 10 هنجار پذیرفته شده است. شما سود خالص خود را با هر چند برابر برای شرکت خود معقول می کنید.

  1. تعدیل سودآوری: یک شرکت بعید است که سال به سال دقیقاً همان سود را تولید کند. هنگام ارزیابی شغل خود ، باید میزان رشد یا ضرر سود را که می توانید در برابر چندین کاربردی خود انتظار داشته باشید تعیین کنید. برای انجام این کار ، باید داده های مالی تاریخی را برای شرکت خود (در صورت داشتن آن) ، رشد مورد انتظار بازار و پیشرفت رقبای خود بررسی کنید.

"اگر شما برای داده های تاریخی سوابق مالی خوبی را حفظ نکرده اید ، می تواند مدتی طول بکشد و اغلب یک نقطه شروع است. اما اگر داده های تاریخی خود را دارید ، اغلب اوقات می توانید یک مدل مالی برای یک تجارت کوچک در حدود یک یا دو هفته در کنار هم قرار دهید. ""برای مشاغل بسیار ساده که تمام داده ها را به راحتی در دسترس دارند ، این مدل را می توان به اندازه یک یا دو روز در کنار هم قرار داد."

FYI: ارزیابی شرکت شما همه چیز در مورد پولی است که شما می گیرید و پولی که احتمالاً در آینده می توانید بدست آورید. یک خریدار می خواهد بداند اگر شرکت شما را به دست بگیرد ، چقدر می تواند انتظار داشته باشد.

مرحله 3: مقدار را محاسبه کنید.

این گامی است که همه از آن می ترسند: ریاضیات واقعی مورد نیاز برای محاسبه ارزش تجارت کوچک شما.

وی گفت: "اگر حسابداری مناسب انجام دهید ، نباید طول بکشد ، اما اگر در وسط دارایی های سرمایه گذاری قرار دارید زیرا در حال آماده شدن برای اجرای یک استراتژی خروج هستید که شامل فروش تجارت شما است ، ممکن است ماه ها طول بکشدجک چوروس ، نویسنده دارایی در سرمایه گذار پیشرفته ، گفت: "آماده انجام ریاضیات است.

ابتدا درآمد خالص خود را تعیین کنید.

برای انجام این کار، سود ناخالص کسب و کار کوچک خود را بگیرید و تمام هزینه ها را کم کنید. به عنوان مثال، فرض کنید کسب و کار شما 750000 دلار با 500000 دلار مخارج (تجهیزات، سفر، لوازم و حقوق) به ارمغان آورده است و ما با 250000 دلار باقی می‌مانیم.

دوم، به چندگانه نگاه کنید.

همانطور که قبلا ذکر شد، هرچه کسب و کار ریسک‌پذیرتر یا کوچک‌تر باشد، می‌توانید انتظار دستیابی به چندگانه را کاهش دهید. برای دستیابی به چندگانه منحصر به فرد خود، باید بپذیرید که حدس و گمان و ذهنیت در آن دخیل است. متأسفانه، هیچ راه مشخصی برای یافتن چندگانه تعیین شده وجود ندارد. در عوض، چند قانون اساسی وجود دارد که باید رعایت کنید:

  • در صنعت خود تحقیق کنیدکسب‌وکارهای دیگری مانند شما برای چه چندگانه فروخته شده‌اند؟
  • سابقه مالی کسب و کار شما چقدر سالم است؟
  • آیا برای درخواست یک مضرب بالاتر به اندازه کافی پایدار است؟
  • پس از خروج (در صورت فروش) کسب و کار در چه وضعیتی باقی خواهد ماند؟
  • آیا درآمد قراردادی تضمین شده ای در سال های آینده دارید؟
  • پایگاه مشتری شما چقدر گسترده است و روابط شما با تامین کنندگان چقدر قوی است؟

با نگاهی به متغیرهای خود، باید بر اساس آنچه فکر می کنید مضرب شما باید باشد، تصمیم بگیرید. در اینجا یک راهنمای اساسی وجود دارد:

  • کسب و کاری که توسط یک کارگر واحد اداره می شود بعید به نظر می رسد که به ازای بیش از سه به فروش برسد.
  • کسب و کارهایی با درآمد کمتر از 500000 دلار اغلب به 5 می رسد.
  • تنها شرکت‌های بزرگ‌تری که بیش از ۵۰۰ هزار دلار سود خالص دارند، می‌توانند انتظار داشته باشند که به یک مضرب دو رقمی برسند.

به مثال خودمان برگردیم، ما سود خالص سالانه 250000 دلار داریم. ما 500000 دلار هزینه داریم که به معنی تعداد معقولی پرسنل است. پس بیایید فرض کنیم که در براکت دوم این مثال قرار می‌گیریم و مضربی بین دو و پنج برای ما باقی می‌گذارد. با بازی در زمین وسط، با چهار پیش می رویم و به ارزش فعلی 1 میلیون دلار می رسیم.

اکنون، ارزش کسب و کار را بر اساس رشد بالقوه افزایش دهید. ترسناک به نظر می رسد، با این حال، یافتن این اطلاعات نسبتاً ساده است، اما برای اطمینان از دقت، زمان و انرژی لازم است. شما به اطلاعات زیر نیاز دارید:

  • رشد تاریخی خودتان (یا رقبای شما، اگر ندارید)
  • رشد بازار شما

رشد تاریخی تاثیرگذارترین عامل است - این شواهد محکمی است که نشان می دهد کسب و کار شما سابقه رشد دارد. به سود خود نگاه کنید و نحوه تغییر آنها را پیگیری کنید. بیایید موارد را برای مثال خود ساده نگه داریم:

  • طی پنج سال گذشته، شرکت نمونه ما حدود 8 تا 12 درصد سودآوری را افزایش داده است.
  • ما برای کسب‌وکار خود ارزشی قائل هستیم و با رشد اضافی 10 درصدی در سال نسبت به چندین x4 انتخاب شده ارزش می‌گذاریم.

سوم ، بازار خود را دریابید.

بازار شما به طور قابل توجهی بر سودآوری شما در سالهای آینده تأثیر می گذارد. مثلا:

  • اگر در یک بازار نسبتاً تأسیس و پایدار قرار دارید ، احتمالاً بهتر از استفاده از چهره های تاریخی خواهید بود ، زیرا احتمالاً حرکت کمی وجود دارد.
  • اگر در بازار جدیدی هستید ، فرصتی برای افزایش قابل توجهی شماره های خود دارید.

چهارم ، نرخ رشد بالقوه رشد بازار خود را تعیین کنید.

نرخ رشد فعلی خود را در برابر بازار مورد نظر خود مقایسه کنید. بگویید بازار شما در سال گذشته 15 ٪ رشد داشته و تجارت شما 14 ٪ رشد داشته است. شما اکنون شواهد منطقی دارید که به سرمایه گذاران و خریداران نشان می دهد که می توانند انتظار داشته باشند که سطح مشابهی از رشد را مانند آنچه که توسط کارشناسان صنعت پیش بینی شده است ، ببینند.

در حالی که شما می توانید رشد بازار را خودتان و تأثیر احتمالی آن بر شرکت شما ارزیابی کنید ، اکنون زمان مناسبی برای درخواست کمک از متخصصان مالی یا سایر صاحبان مشاغل در شبکه شما برای نظر دوم است.

در آخر ، پیش بینی های رشد را اضافه کنید.

به مثال 1 میلیون دلاری ما باز می گردیم - ما در یک بازار جدید نیستیم. ما در صنعت حسابداری هستیم. ما می خواهیم از داده های تاریخی برای محاسبه رشد خود استفاده کنیم ، زیرا احتمالاً حسابداری شاهد رشد بیشتر از شرکت فرضی ما نیست.

10 ٪ در سال به سود خالص اضافه کنید. به یاد داشته باشید که به جای اضافه کردن 10 ٪ به شکل فعلی خود ، به طور تدریجی ضرب کنید تا از اعداد دقیق اطمینان حاصل شود.

  • سال 1: 250،000 دلار
  • سال 2: 275،000 دلار
  • سال 3: 302،000 دلار
  • سال 4: 332،000 دلار

این ما را با ارزش کل شرکت 1،160،250 دلار به ما می دهد. اکنون ، 1،160،250 دلار همان چیزی است که شرکت ما برای سرمایه گذاران و خریداران ارزش دارد ، درست است؟

مرحله 4: عامل ارزیابی بازار شما.

ارزیابی شما یک راهنما است. شما یک ارزیابی ایجاد کرده اید که می توانید به سرمایه گذاران و خریداران ارائه دهید ، و پاسخی منطقی و قابل احترام به سؤالات مربوط به "ارزش کسب و کار شما چیست؟"اما این بدان معنا نیست که تجارت شما در واقع ارزش ارزشی را که شما در آن قرار داده اید ، ارزش دارد.

در پایان ، تجارت شما ارزش آنچه را که بازار می گوید ارزش آن را دارد. سید توضیح داد: "ارزش بازار اغلب روشی بسیار دقیق برای برآورد ارزش است ، زیرا این یک تابع ارزیابی همه طرفین و سایر اطلاعات موجود است."

به عنوان مثال ، ما تجارت مثال خود را 1. 1 میلیون دلار ارزش گذاری کرده ایم. ادامه با سناریوی ما:

  • ما چندین بار با سرمایه گذاران/خریداران ملاقات می کنیم. در حالی که ما رقم ارزیابی ما 1. 1 میلیون دلار استناد می کنیم ، ما نمی توانیم بیش از 1 میلیون دلار تأمین کنیم. سرمایه گذاران با ارزیابی با یک نقطه موافق هستند ، اما آنها شکل کامل را نمی پذیرند.
  • اکنون 1 میلیون دلار ارزش تجاری ما است.

اگر نمی توانید مبلغ ارزیابی کامل را از خریدار (های) تأمین کنید ، این یک ارزش قابل قبول نیست. بازار ارزش کلی کسب و کار شما را دیکته می کند. اگر سرمایه گذاران فکر نکنند که تجارت شما 1. 1 میلیون دلار ارزش دارد ، پس تجارت 1. 1 میلیون دلار ارزش ندارد.

خط پایین: حتی اگر تمام محاسبات مناسب را انجام داده اید ، ارزش کسب و کار شما در نهایت مربوط به افرادی است که در آن سرمایه گذاری می کنند یا تجارت شما را خریداری می کنند تا آنچه را که فکر می کنند ارزش آن را دارد ، تعیین کند.

مرحله 5: اراده بازار را بپذیرید.

اگر بازار از آنها پشتیبانی نمی کند ، ممکن است لازم باشد در مورد ارقام خود سازش کنید. اگر برای زنده ماندن به سرمایه گذاری نیاز دارید یا نمی توانید منتظر فروش باشید ، پس نمی توانید با شماره های خود سرسخت باشید.

"یک تجارت فقط ارزش آنچه را که بازار می خواهد ارزش دارد. اگر صنعت شما در دوران سخت سقوط کرده است ، به عنوان مثال ، به عنوان مثال ، شما ممکن است برای کسب و کار خود با ارزش بسیار بالاتری نسبت به بازار ارزش قائل شوید. "وی گفت: "مواردی مانند زمان بندی و نیاز بیشتر به تجارت شما در بازار هنوز اهمیت دارد ، حتی اگر مارک شما پول بیشتری داشته باشد ، یا سوابق حسابداری شما ممکن است نشان دهد که ارزش بیشتری دارید. تجارت همیشه در مورد اهرم است. شما اغلب آنچه را که شایسته آن هستید دریافت نمی کنید ، آنچه را که مذاکره می کنید دریافت می کنید. "




:: بازدید از این مطلب : 17
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 16 اسفند 1401 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: