در فصل اول دیدیم که اقتصاد بازار ، ترکیبی از بازار و رقابت ، هدف سیاست اقتصادی بهینه رفاه را تحقق می بخشد. با وجود مزایای مکانیسم بازار ، در همه جا قابل استفاده نیست. در ادامه ، مناطقی را که به اصطلاح شکست بازار وجود دارد ، تجزیه و تحلیل خواهیم کرد و در مورد اقدامات متقابل بحث خواهیم کرد.
این پیش نمایش محتوای اشتراک ، دسترسی از طریق موسسه شما است.
یادداشت
به Chakraborty و Dabla-Norris (2006) مراجعه کنید.
در بازی هایی با چند دور ، معضل زندانی منجر به تنظیمات رفتاری پویا ویژه می شود (به بخش 3. 3 مراجعه کنید).
به Schwägerl و Traufetter (2011) مراجعه کنید.
به Rapoport و Chammah (1970) ، Axelrod (1987) و Schwaninger (2008) مراجعه کنید.
به شوارتز و وون (2002) و شوارتز و همکاران مراجعه کنید.(1991).
به سیمون (1959) ، ص. 262
به تالر و سانشتاین (8 آوریل 2008) مراجعه کنید. تالر و همکاران.(2010) ؛Sunstein ، Cass (2009) ؛رایت ، جوشوا ؛گینزبرگ ، داگلاس (2012).
به Kahneman and Tversky (1981) مراجعه کنید. Kahneman and Tversky (1982) ؛Kahneman and Tversky (1984). Kahneman and Tversky (1986). Kahneman و همکاران.(1991) ، صص 193-206.
به Meyerowitz and Chaiken (1987) و Beck (2014) ، ص. 154
به Kühberger (1995) ، صص 230–240 و Beck (2014) ، S. 162 مراجعه کنید.
به Kahneman and Tversky (1979) و Kahneman and Tversky (1984) مراجعه کنید.
به تالر و سانشتاین (2003) و بک (2014) ، ص. 372
به Camerer و همکاران مراجعه کنید.(2003) ، صص 101-144 ؛ویتمن (2006).
به اشنایدر (1992) ، ص. 407 و Brandstätter و همکاران.(2018) ، ص. 169
به شیو بابا و همکاران مراجعه کنید.(2005) و داماسیو (2006) ، ص. 212
به Camerer و همکاران مراجعه کنید.(2005).
به مک کلور و همکاران مراجعه کنید.(2004).
به Damasio (2006) و Pham (2007) مراجعه کنید.
به Dillerup و Stoi (2011) ، ص. 24 ؛Welge and Al-Laham (2008) ، ص. 52 و Fritsch و همکاران.(2011) ، ص. 263
به برتل و بکر (2013) ، ص. 48
به Ballwieser و Clemm (1999) ، ص. 414
به ویسر (2012) ، ص. 53 و Alparslan (2006) ، ص. 22.
به Dillerup و Stoi (2011) ، ص. 25 و ولگ و ال لاهام (2008) ، ص. 53
به ویلیامسون (1979) ، ص. 18 و ویلیامسون (1985) و فوروبوتن و ریشتر (2005) ، ص. 47
به گابیش (2003) ، ص. 56
به استینهر و همکاران مراجعه کنید.(1997) ، ص. 1.
به Beschorner و Hajduk (2011) مراجعه کنید. آلباچ (2003) و لین هی (2014) ، ص. 10
ون دن آکر و همکاران را ببینید.(2009).
به هولزمن (2015) ، ص. 129
به Windeler (2014) ، ص. 175
به Kirchgässner (1991) ، ص. 51
به پریتزل و اشنایدر (1999) ، ص. 312
به Göbel (2010) ، ص. 300
به Graeff (2002) ، ص. 295 و هومن و بلوم-دیس (1992) ، ص. 163
فساد ضریب همبستگی تولید ناخالص داخلی:-0. 80 ، از نظر آماری با نسبت T از . 13. 2 معنی دار است. ضریب همبستگی رشد تولید ناخالص داخلی فساد:-0. 32 ، از نظر آماری با نسبت T از 3/3-معنی دار است. به جین (2001) ، ص. 90 =.
به هومن (2003) ، ص. 242
به Graeff (2002) ، ص. 296
به پریتزل و اشنایدر (1999) ، ص. 322
به پریتزل و اشنایدر (1999) ، ص. 322
به Graeff (2002) ، ص. 298 و لامبسدورف (2002).
به پریتزل و اشنایدر (1999) ، ص. 322
به پریتزل و اشنایدر (1999) ، ص. 324
به http://www. transparency. de (4. 04. 2013) و Deutscher Bundestag Drucksache 18/476 مراجعه کنید.
به Bundesrechtsanwaltskammer (2013) مراجعه کنید.
به Kahneman and Tversky (1986) ، صص S285 - S230 ، ص. 285 و ص. 299 و تایلر (1990) ، ص. 5
به تایلر و همکاران مراجعه کنید.(2008) ، صص 31-51 ؛فلدمن (2014) و لانژوورت (2015) ، ص. 10
به فلدمن و اورن پرز (2012) ، صص 405-442 ، ص. 405 ؛فلدمن و اورلی لوبل (2009) ، صص 1151-1152 ؛و فلدمن و تایلر (2012) ، ص. 46
به FEHR و FISCHBACHER (2003) ، ص. 786 و Fehr و همکاران.(2001).
به Ariely (2012) ، صص 11-22 و Langevoort (2015) ، ص. 3
به لک و مانز (1973) مراجعه کنید.
به هورنشتاین و همکاران مراجعه کنید.(1968).
به Gneezy (2005) ، ص. 387
به FEHR و FISCHBACHER (2003) مراجعه کنید.
به Falk (2003) ، ص. 147 و Fehr و همکاران.(2001).
به آرونسون و همکاران مراجعه کنید.(2008) ، ص. 171
به مزار و همکاران مراجعه کنید.(2008) ، صص 633-644.
به گریفین و راس (1991) ، ص. 319 ؛Sanitioso و همکاران.(1990) ، صص 229-241.-359 ؛گرینوالد (1980) ، صص 603-618 و انستیتوی اخلاق جوزفسون (2006 ، 15 اکتبر).
به آرونسون و کارلسمیت (1962) ، صص 178-182 و هریس و همکاران مراجعه کنید.(1976) ، صص 123-135.
به مزار و همکاران مراجعه کنید.(2008) ، صص 633-644.
به Ariely (2010) ، ص. 28.
به شو و همکاران مراجعه کنید.(2011) ، ص. 330 و شو و همکاران.(2012) ، صص 15197-15200.
به Gino و همکاران مراجعه کنید.(2013) ، صص 291–292.
به فلدمن و کپلان (2019) ، ص. 6
به Wiltermuth (2011) ، ص. 168 و فلدمن و کپلان (2019) ، ص. 6
به Colesa و همکاران مراجعه کنید.(2006) ، صص 431-468 و Gilla و همکاران.(2013) ، صص 120-134.
به اشملتزر (1992) و Driscoll (1992) مراجعه کنید.
به هولینگر و کلارک (1983) ، ص. 398
به Underwood and Moore (1982) ، ص. 143 و Kunda (1990) ، ص. 480
بنابراین ، رئیس سابق صدراعظم پوفالا مدیرعامل دویچه بهن شد و سپس مدیر ارشد محیط زیست دیرینه را با مدیر سابق دفتر خود Gehlhaar جایگزین کرد.
ادبیات
آلباچ ، H. (2003). BETRIEBSWIRTSCHAFTSLEHRE OHNE UNTERNEHMENSETHIK! Z. Betriebswirtschaftslehre ، 75 ، 809-829.(2005).
Alparslan ، A. (2006). Strukturalistische Prinzipal-Agent-Theorie ، Wiesbaden.
Ariiels ، D. (2010). Irnational قابل پیش بینی: نیروهای پنهان که تصمیمات ما را شکل می دهند.
Ariiels ، D. (2012). حقیقت (صادقانه) در مورد ناهنجاری (صص 11-22). هارپر
Aronson ، E. ، & Carlsmith ، J. M. (1962). امید به عملکرد به عنوان تعیین کننده عملکرد واقعی. مجله روانشناسی غیر طبیعی و اجتماعی ، 65 (3) ، 178-182.
Aronson ، E. ، Wilson ، T. D. ، & Akert ، R. M. (2008). روانشناسی اجتماعی (ویرایش ششم). مطالعات پیرسون.
Axelrod ، R. (1987). تکامل همکاری. مونیخ
Baba ، S. ، George ، L. ، & Antoine ، B. (2005). قسمت تاریک احساسات؟هنگامی که افراد با کاهش واکنش عاطفی تصمیمات سودمند می گیرند ، تحقیقات شناختی مغز ، 23 ، 85-92.
Ballwieser ، W. ، & Clemm ، H. (1999). معاینه حسابرسی. در: W. Korff (ویرایش) ، کتابچه راهنمای اخلاق تجاری ، جلد 3: اخلاق اقدام اقتصادی ، گارتسلو 1999 ، صص 399-416.
بک ، H. (2014). اقتصاد رفتاری: مقدمه (چاپ اول). اسپرینگر
Berthel ، J. ، & Becker ، F. G. (2013). مدیریت پرسنل ، ویژگی های اساسی برای برداشت از کار پرسنل شرکت (چاپ 10). شوفر پوچل.
Beschorner ، T. ، & Hajduk ، T. (2011). تاجر محترم - مسئولیت شرکت "نور"؟مجله CRS 3 ، 6-8. http://www. alexandria. unisg. ch/export/dl/206603. pdf
Brandstätter ، V. ، Schüler ، J. ، Puca ، R. M. ، & Lozo ، L. (2018). انگیزه و احساسات. اسپرینگر
Camerer ، C. ، Loewenstein ، G. ، & Prelec ، D. (2005 ، مارس). اقتصاد عصبی: چگونه علوم اعصاب می تواند اقتصاد را آگاه کند. مجله ادبیات اقتصادی ، xliii ، 9-64.
Camerer ، C. ، et al.(2003). مقررات مربوط به محافظه کاران: اقتصاد رفتاری و پرونده "پدر و مادر نامتقارن". بررسی حقوق دانشگاه پنسیلوانیا ، 151 ، 101-144.
Chakraborty ، S. ، & Dabla-Norris ، E. (2006). اجاره یابی. مقالات کارمندان صندوق بین المللی پول ، 53 (1) ، 1. Palgrave Macmillan.
Colesa ، J. ، Danielb ، N. D. ، & Naveenb ، L. (2006). مشوق های مدیریتی و ریسک پذیری. مجله اقتصاد مالی ، 79 (2) ، 431-468.
Damasio ، A. (2006). خطای دکارت: احساسات ، عقل و مغز انسان. پرنعمت
Dillerup ، R. ، & Stoi ، R. (2011). مدیریت ، 3. ویرایش
Driscoll ، P. A. (1992). سیرز ادعاهای مربوط به تعمیرات اتومبیل لرزان و غیر ضروری را حل می کند. در اخبار AP ، 3 سپتامبر 1992. https://apnews. com/0b3e6ba776bd41ff03180cfc6f5dc85
Falk ، A. (2003). Homo oeconomicus در مقابل گیرنده های همو: رویکردهایی برای دیدگاه جدید سیاست اقتصادی اقتصادی؟چشم انداز سیاست اقتصادی ، 4 (2003) ، 141-172.
Fehr ، G. ، & Fischbacher ، U. (2001). آیا افراد به طور مشروط همکاری می کنند؟شواهدی از آزمایش کالاهای عمومی. نامه های اقتصاد ، 71 ، 397-404.
Fehr ، E. ، & Fischbacher ، U. (2003). ماهیت نوعدوستی انسان. طبیعت ، 425 (23) ، 785-791.
Fehr ، G. ، Gächter ، S. ، & Fischbacher ، U. (2001). آیا افراد به طور مشروط همکاری می کنند؟شواهدی از آزمایش کالاهای عمومی. نامه های اقتصاد ، 71 ، 397-404.
فلدمن ، ی. (2014). اخلاق رفتاری مطابق با قانون و اقتصاد رفتاری است. در E. Zamir & D. Teichman (Eds.) ، دفترچه راهنمای اقتصاد رفتاری آکسفورد و قانون. انتشارات دانشگاه آکسفورد.
Feldman ، Y. ، & Kaplan ، Y. (2019). اخلاق رفتاری به عنوان انطباق. در B. Van Rooij & D. D. Sokol (Eds.) ، کتابچه راهنمای کمبریج (مقاله تحقیقات دانشکده شماره 19-18). دانشگاه نوار ایلان. https://papers. ssrn. com/sol3/papers. cfm؟abstract_id=3458582
Feldman ، Y. ، & Lobel ، O. (2009). ماتریس مشوق ها: اثربخشی مقایسه ای پاداش ، بدهی ، وظایف و حمایت از گزارش غیرقانونی. بررسی قانون تگزاس ، 88 (6) ، 1151–1212.
Feldman ، Y. ، & Perez ، O. (2012). ایجاد انگیزه در عمل محیطی در یک محیط نظارتی کثرت گرا: یک مطالعه تجربی از قاب بندی ، شلوغی و اثرات نهادی در زمینه سیاست های بازیافت. بررسی حقوق و جامعه ، 46 (2) ، 405-442.
Feldman ، Y. ، & Tyler ، T. R. (2012). عدالت اجباری: وعده بالقوه و مشکلات احتمالی اجباری عدالت رویه ای در محیط کار. مقررات و حاکمیت ، 6 (1) ، 46-65.
Fritsch ، M. ، Ewers ، H.-J. ، & Wein ، T. (2011). Marktversagen und Wirtschaftspolitik: Mikroökonomische Grundlagen Staatlichen Handelns. Verlag Franz Vahlen.
Furubotn ، E. G. ، & Richter ، R. (2005). نهادها و نظریه اقتصادی. انتشارات دانشگاه میشیگان.
گابیش ، جی. (2003). Unternehmen und Haushalte ، Vahlens kompendium der wirtschaftstheorie und wirtschaftspolitik. در H. Berg ، D. Cassel ، & K.-H. هارتویگ (Eds.) ، Unternehmen und Haushalte (Bd. 2). وهلن
Gilla ، D. ، Prowseb ، V. ، & Vlassopoulosc ، M. (2013). تقلب در محیط کار: یک مطالعه تجربی از تأثیر پاداش ها و بهره وری. مجله رفتار و سازمان اقتصادی ، 96 (دسامبر) ، 120-134. http://ftp. iza. org/dp6725. pdf
Gino ، F. ، Ayal ، S. ، & Ariely ، D. (2013). نوعدوستی خود خدمت؟فریب اقدامات غیر اخلاقی که به نفع دیگران است. مجله رفتار اقتصادی و سازمان ، 93 ، 291-292.
Gneezy ، U. (2005). فریب: نقش عواقب. بررسی اقتصادی آمریکا ، 95 (1) ، 384-394.
گوبل ، E. (2010). Unternehmensethik. UTB
Graeff ، P. (2002). مثبت منفی Ethische Aspekte von Koruption. Sozialwissenschaften Berufspraxis 25 (3) ، 291-302. http://nbn-resolving. de/urn:nbn:de:0168-ssoar-37838. دسترسی به 8. MAI 2015.
گرینوالد ، A. G. (1980). نفس توتالیتر. ساخت و تجدید نظر در تاریخ شخصی. روانشناس آمریکایی ، 35 (7) ، 603-618.
گریفین ، D. W. ، و لی ، R. (1991). محرمانه ذهنی ، استنباط اجتماعی و سوء تفاهم انسانی. در M. P. Zanna (ویرایش) ، پیشرفت در روانشناسی اجتماعی تجربی (جلد 24 ، ص 319). علمی.
هریس ، S. L. ، موسن ، P. H. ، و رادرفورد ، E. (1976). برخی از افراد شناختی ، رفتاری و شخصیتی با بلوغ قضاوت اخلاقی ارتباط دارند. مجله روانشناسی ژنتیکی ، 128 (1) ، 123-135.
Hollinger ، R. C. ، & Clark ، J. P. (1983 ، دسامبر). بازدارندگی در محیط کار: اطمینان درک شده ، شدت درک شده و سرقت کارمندان. نیروهای اجتماعی ، 62 (2) ، 398-418. https://doi. org/10. 1093/sf/62. 2. 398
Holzmann ، R. (2015). wirtschaftsethik. Springer Gabler.
Homann ، K. (2003). anreize und Moral. در C. Lütge (Hrsg.) ، Unternehmensethik und Kokporuption (S. 233-267). روشن
Homann ، K. ، & Blome-Drees ، F. (1992). wirtschafts- undternehmensethik. Vandenhoeck.
Hornstein ، H. A. ، Fisch ، E. ، & Holmes ، M. (1968). تأثیر احساس یک مدل در مورد رفتار وی و ارتباط وی به عنوان مقایسه دیگری در رفتار کمک به ناظران. مجله شخصیت و روانشناسی اجتماعی ، 10 (3) ، 222-226.
Jain ، A. K. (2001). اقتصاد سیاسی فساد. Routledge
موسسه اخلاق جوزفسون.(2006 ، 15 اکتبر). کارت گزارش اخلاق جوانان آمریکایی. موجود در http://www. josephsoninstitute. org/reportcard/
Kahneman ، D. (2011). فکر کردن ، سریع و کند. آلن لین.
Kahneman ، D. ، & Tversky ، A. (1979). نظریه چشم انداز: تجزیه و تحلیل تصمیم در معرض خطر. Econometrica ، 47 (2) ، 263-292.
Kahneman ، D. ، & Tversky ، A. (1981). قاب تصمیم گیری و روانشناسی انتخاب. علم ، 211 ، 453-457.
Kahneman ، D. ، & Tversky ، A. (1982). روانشناسی ترجیحات. علمی آمریکایی ، 146 ، 160-173.
Kahneman ، D. ، & Tversky ، A. (1984). گزینه ها ، ارزش ها و فریم ها. Pschologist آمریکایی ، 39 (4) ، 342-350.
Kahneman ، D. ، & Tversky ، A. (1986). انتخاب منطقی و قاب تصمیم گیری. مجله تجارت ، 59 (4) ، 5251-5278.
Kahneman ، D. ، Knetsch ، J. ، & Thaler ، R. (1991). ناهنجاری ها: اثر موقوفه ، از دست دادن از دست دادن و تعصب وضع موجود. مجله دیدگاههای اقتصادی ، 5 (1) ، 193-206.
Kirchgässner ، G. (1991). Homo Oeconomicus (J. C. B. Mohr (Paul Siebeck) ، Tübingen ، 1991).
Kouchaki ، M. (2013). حرفه ای بودن و رفتار اخلاقی: آیا یک تصور حرفه ای یک شخص غیر اخلاقی تر می کند؟Edmond J. Safra Papers 4 https://doi. org/10. 2139/ssrn. 2243811.
Krueger ، A. O. (1974). اقتصاد سیاسی جامعه به دنبال اجاره. بررسی اقتصادی آمریکا ، 64 (ژوئن) ، 291-303.
Kühberger ، A. (1995). قاب تصمیم گیری: نگاهی جدید به مشکلات قدیمی. رفتار oragnization و فرآیندهای تصمیم گیری انسان ، 62 (2) ، 230-240.
Kunda ، Z. (1990). نمونه ای از استدلال ناشی از انگیزه. بولتن روانشناسی ، 108 ، 480-498.
Lambsdorff ، J. G. (2002). فساد - میزان و پیامدهای اقتصادی. Wirtschaftsdienst ، 31 (9) ، 544-547.
Lin-Hi ، N. (2014). بازرگان محترم. در ویرایش صنعت و اتاق بازرگانی در نورنبرگ برای فرانکونیا میانه. بازرگان محترم: سنت و تعهد. نورنبرگ
لیست ، J. A. (2006).. رفتارگرایانه با بازار ملاقات می کند: اندازه گیری ترجیحات اجتماعی و تأثیرات شهرت در معاملات واقعی ، مجله اقتصاد سیاسی ، 2006 ، 114 (1) ، 1-37.
Lück ، H. E. ، & Manz ، W. (1973). فناوری نامه های گمشده - ابزاری جدید برای اندازه گیری تنظیم رفتاری؟مجله جامعه شناسی ، 2 (4) ، 352-365.
Luhmann ، N. (2000). اعتماد: مکانیسم کاهش پیچیدگی اجتماعی. UTB
Mazar ، N. ، Amir ، O. ، & Ariely ، D. (2008). ناسازگاری افراد صادق: نظریه نگهداری خودپنداره. مجله تحقیقات بازاریابی ، 45 (6) ، 633-644. موجود در SSRN. https://ssrn. com/abstract=979648
McClure ، S. ، Laibson ، D. I. ، Loewenstein ، G. ، & Cohen ، J. (2004). سیستم های عصبی جداگانه جوایز پولی فوری و تأخیر را ارزش می دهند. علم ، 306 ، 503-507.
Meyerowitz ، B. E. ، & Chaiken ، S. (1987). تأثیر در فریم ورک پیام بر نگرش های خودآزمایی پستان ، بی اعتنایی و رفتار. مجله شخصیت و روانشناسی اجتماعی ، 52 (1987) ، 500-510.
Pham ، M. T. (2007). احساسات و عقلانیت: یک بررسی انتقادی و تفسیر شواهد تجربی. بررسی روانشناسی عمومی ، 11 (2) ، 155-178.
Pritzl ، R. F. J. ، & Schneider ، F. (1999). فساد ، در کتابچه راهنمای اخلاق تجاری ، جلد 4: زمینه های انتخاب شده عمل ، ویرایش شده توسط. دبلیو کورف، Gütersloher Verlagshaus ، صص 310-333.
Rapoport ، A. ، & Chammah ، A. M. (1970). معضل زندانی - مطالعه درگیری و همکاری (چاپ دوم). انتشارات دانشگاه میشیگان.
Sanitioso ، R. ، Kunda ، Z. ، & Fong ، G. T. (1990). استخدام انگیزه خاطرات زندگی نامه. مجله شخصیت و روانشناسی اجتماعی ، 59 (2) ، 229-241.-359.
اشملتزر ، جی. (1992). Sears Settlement به دنبال رفع تصویر ترمیم اتومبیل است. در C. Tribune ، 3. سپتامبر 1992. https://www. chicagotribune. com/news/ct-xpm-1992-09-03-03200200200288-story. html
اشنایدر ، K. (1992). احساساتدر H. Spada (ویرایش) ، روانشناسی Allgemeine Lehrbuch (2. ویرایش ، صص 403-449). هوبر
Schwägerl ، C. ، & Traufetter ، G. (2011). Klinisch tot. در Der Spiegel 42/2011. http://www. spiegel. de/spiegel/print/d-81015403. html
شوانینجر ، م. (2008). آناتول راپوپورت (22 مه 1911 - 20 ژانویه 2007). پیشگام نظریه سیستم ها و تحقیقات صلح ، ریاضیدان ، فیلسوف و پیانیست. تحقیقات و علوم رفتاری ویلی آنلاین ویلی ، 24 (6) ، 655-658.
شوارتز ، نوربرت ؛Vaughn ، Leigh Ann (2002) ، در دسترس بودن اکتشافی مورد بررسی مجدد: سهولت فراخوان و محتوای فراخوان به عنوان منابع مجزا از اطلاعات ، در: توماس گیلوویچ ، دیل دبلیو گریفین ، دانیل کاننمن (ویرایش.) هوریست ها و تعصبات: روانشناسی بصریداوری؛انتشارات دانشگاه کمبریج ، صص 103-119.
Schwarz ، N. ، Bly ، H. ، Starck ، F. ، Klumpp ، G. ، Rittenauer-Schatka ، H. ، & Simons ، A. (1991). سهولت بازیابی به عنوان اطلاعات: نگاه دیگری به در دسترس بودن اکتشافی. مجله شخصیت و روانشناسی اجتماعی ، 61 (2) ، 195-202.
Shu ، L. L. ، Gino ، F. ، & Bazerman ، M. H. (2011). عمل نامشخص ، وجدان واضح: هنگام تقلب منجر به عدم انصراف اخلاقی و ایجاد انگیزه در فراموشی می شود. بولتن شخصیت و روانشناسی اجتماعی ، 37 (3) ، 330-349.
Shu ، L. L. ، Mazar ، N. ، Gino ، F. ، Ariely ، D. ، & Bazerman ، M. H. (2012). امضای در ابتدا اخلاق را برجسته می کند و در مقایسه با امضای در پایان ، گزارش های ناسازگار را کاهش می دهد. مجموعه مقالات آکادمی ملی علوم ، 109 (38) ، 15197-15200.
سیمون ، H. A. (1959). نظریه های تصمیم گیری در اقتصاد و علوم رفتاری. بررسی اقتصاد آمریکا ، 49 (3) ، 1.
Steinherr ، C. ، Steinmann ، H. ، & Olbrich ، T. (1997). Die-SentencingCommissionGuidalines ، Eine Dokumentation ، DiskussionsBeitrag Nr. 90 des lehrstuhls für allgemeine betriebswirtschaftslehre undternehmensführung der Universität erlangen-nürnberg (Nürnberg ، 1997).
Sunstein ، C. (2009). رفتن به افراط و تفریط: چگونه ذهن مانند متحد و تقسیم می شود. انتشارات دانشگاه آکسفورد. ISBN 9780199793143.
Thaler ، R. ، & Sunstein ، C. R. (2003). پدر و مادر آزادیخواه. مقالات و مجموعه مقالات بررسی اقتصادی آمریکا ، 92 (2) ، 175-179.
Thaler ، R. H. ، & Sunstein ، C. R. (2008 ، 8 آوریل). Nudge: بهبود تصمیمات در مورد سلامتی ، ثروت و خوشبختی. انتشارات دانشگاه ییل. ISBN 978-0-14-311،526-7. OCLC 791403664.
Thaler ، R. H. ، Sunstein ، C. R. ، & Balz ، J. P. (2010). معماری انتخاب (2 آوریل 2010). https://doi. org/10. 2139/ssrn. 1583509. SSRN 1583509
تایلر ، T. E. (1990). چرا مردم از قانون پیروی می کنند. انتشارات دانشگاه ییل. http://www. pich. nyu. edu/tyler/lab/chapters_1-4. pdf
Tyler ، T. ، Dienhart ، J. ، & Thomas ، T. (2008). تعهد اخلاقی به انطباق: فرهنگ های مبتنی بر ارزشها. بررسی مدیریت کالیفرنیا ، 50 ، 31-51.
Underwood ، B. ، & Moore ، B. (1982). چشم انداز و نوع دوستی. بولتن روانشناختی ، 91 (1) ، 143-173.
Van Den Akker ، L. ، Heres ، L. ، Lasthuizen ، K. ، & Six ، F. (2009). رهبری اخلاقی و اعتماد: همه چیز در مورد انتظارات است. int. J. سرب. گل میخ ، 5 (2) ، 102-122. www. regent. edu/…/ijls_vol5_iss2_akker_ethical_l
Weisser ، J. (2012). pfand und anreizsysteme ، 1. ویرایش
Welge ، M. ، & Al-Laham ، A. (2008). مدیریت استراتژیس (ویرایش 5). Wiesbaden: Springer.
ویتمن ، ج (2006) ، در برابر پدر و مادر جدید. درونی و اقتصاد خودکنترلی. موسسه کاتو ، تجزیه و تحلیل سیاست شماره 563 (فوریه 2006).
ویلیامسون ، ا. ای. (1979). نهاد اقتصادی سرمایه داری. مطبوعات آزاد. 1985
ویلیامسون ، ا. ای. (1985). اقتصاد هزینه معاملات: حاکمیت روابط قراردادی. مجله حقوق و اقتصاد ، 12 (2) ، S. 233-261.
Wiltermuth ، S. S. (2011). تقلب بیشتر هنگام تقسیم غنایم. رفتار سازمانی و فرآیندهای تصمیم گیری انسانی ، 115 (2) ، 157-168.
Windeler ، A. (2014). Kompetenz: Sozialtheoretische Perspektiven (vs Verlag für Sozialwissenschaften).
رایت ، ج.، و گینزبرگ ، د. (2012 ، 16 فوریه). آزاد برای خطا؟: قانون رفتاری و اقتصاد و پیامدهای آن برای آزادی. کتابخانه حقوق و آزادی. https://www. lawliberty. org/liberty-forum/free-to-err-behavioral-law-and-economics-and-its-implications-for-liberty/
Zaltman ، G. (2000). محققان مصرف کننده: پیاده روی کنید! مجله تحقیقات مصرف کننده ، 26 (4) ، 423-428. https://doi. org/10. 1086/209573
اطلاعات نویسنده
نویسندگان و وابستگی ها
دانشکده تجارت HTW ، دانشگاه علوم کاربردی ، Hochschule für Technik und Wirtschaft ، Saarbrücken ، آلمان
:: بازدید از این مطلب : 8
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0