خطرات داشتن سهام فردی
نوشته شده توسط : Mihayloo

AMarkets

مالکیت سهام انفرادی هم امید به بازده عالی (به عنوان مثال یافتن گوگل بعدی) و هم پتانسیل نتایج فاجعه بار (پایان دادن به لمان بعدی) را ارائه می دهد.

از آنجا که سرمایه گذاران به دلیل این خطر که نتیجه آنها فاجعه بار باشد ، جبران نمی شوند - بازار سرمایه گذاران را با بازده مورد انتظار بالاتر برای ریسک هایی که به راحتی متنوع هستند جبران نمی کند - استراتژی منطقی خرید سهام فردی نیست.

متأسفانه ، شواهد این است که یک سرمایه گذار متوسط ، در حالی که ریسک می کند ، به این روش عمل نمی کند. در یک پیروزی امید بر خرد و تجربه ، سرمایه گذاران نتوانند متنوع شوند.

با توجه به مزایای بارز تنوع ، سؤال این است که چرا سرمایه گذاران پرتفوی بسیار متنوع ندارند؟یکی از دلایل این است که به احتمال زیاد بیشتر سرمایه گذاران درک نمی کنند که سهام فردی خطرناک چقدر است. برای اصلاح این عدم دانش ، ادبیات را مرور خواهیم کرد. من اطمینان دارم که بیشتر سرمایه گذاران از داده های بازده سهام فردی شوکه می شوند.

بیشتر سهام زیر بازار را تحت تأثیر قرار می دهد

ما با یک مطالعه توسط مدیریت دارایی Longboard به نام "توزیع سرمایه داری" که دوره 1983 تا 2006 و 3000 سهام برتر را پوشش می دهد ، شروع خواهیم کرد. نویسندگان دریافتند که در حالی که شاخص راسل 3000 بازده سالانه 12. 8 ٪ و بازده تجمعی 1،694 ٪ را فراهم می کند:

  • بازده سالانه متوسط فقط 5. 1 ٪ ، 7. 7 ٪ پایین تر از بازده بازار بود.
  • میانگین (میانگین) بازده سالان ه-1. 1 ٪ بود.
  • 39 ٪ سهام در طول دوره از دست داده اند (حتی قبل از تورم).
  • 19 ٪ سهام حداقل 75 ٪ از ارزش خود را از دست دادند (دوباره ، قبل از در نظر گرفتن تورم).
  • 64 ٪ سهام از شاخص Russell 3000 کمتری برخوردار بودند.
  • فقط 25 ٪ سهام مسئول تمام سودهای بازار بودند.

سرمایه گذاران انتخاب سهام تقریباً 2 در 5 فرصت از دست دادن پول داشتند (به این معنی که حداقل 1694 ٪ آنها را تحت فشار قرار داده اند) حتی قبل از در نظر گرفتن تورم ، که 107 ٪ تجمعی بود و تقریباً 1 در 5 احتمال از دست دادن حداقل از دست دادن75 ٪ از سرمایه گذاری آنها ، دوباره قبل از در نظر گرفتن تورم. و فقط بیشتر از یک شانس 1 در 3 برای انتخاب سهام که از این شاخص فراتر رفته بود وجود داشت.

ممکن است تعجب کنید که چگونه شاخص راسل 3000 می تواند نرخ بازدهی مثبت کلی داشته باشد در حالی که میانگین بازده سالانه برای همه سهام منفی است. پاسخ بیشتر در روش ساخت و ساز شاخص نهفته است. راسل 3000 بر اساس ارزش بازار است. این بدان معناست که شرکت های موفق با افزایش قیمت سهام وزن های بیشتری را در شاخص دریافت می کنند.

به همین ترتیب، شرکت‌های ناموفق با کاهش قیمت سهام، وزن‌های کوچک‌تر و کوچک‌تری دریافت می‌کنند. علاوه بر این، سهام با بازده منفی سالانه طول عمر کوتاه تری نسبت به همتایان موفق خود داشتند - سهام زیانده دوره های زمانی کوتاه تری برای تأثیر منفی بر بازده شاخص دارند.

در اینجا مثال عالی دیگری از ریسک پذیری سهام فردی است. در حالی که دهه 1990 شاهد یکی از بزرگترین بازارهای صعودی در تمام دوران بود، با راسل 3000 بازده سالانه 17. 7 درصد و بازده تجمعی تقریباً 410 درصد، 22 درصد از 2397 سهام موجود در ایالات متحده در طول دهه بازدهی منفی داشتند. نه بازده واقعی منفی، بلکه بازده مطلق منفی (به این معنی که حداقل 410 درصد کمتر عمل کرده اند).

در طول دهه، تورم تجمعی 33. 5 درصد بود، به این معنی که آنها حداقل 33. 5 درصد را به صورت واقعی از دست دادند. حتی این رقم تکان دهنده به طور نادرست پایین است، زیرا داده ها فقط شامل سهام هایی است که در طول دهه وجود داشته اند - یک سوگیری بزرگ برای بقا وجود دارد.

خزانه داری از اکثر سهام بهتر عمل می کند

هندریک بسمبیندر با مطالعه ژانویه 2017 خود با عنوان «آیا سهام از اوراق خزانه بهتر عمل می‌کنند؟» به درک ما از ماهیت مخاطره‌آمیز سهام منفرد کمک کرد. مطالعه او دوره 1926 تا 2015 را پوشش داد و شامل تمام سهام عادی فهرست شده در بورس های نیویورک، آمکس و نزدک بود. در زیر خلاصه ای از یافته های او آمده است که باز هم گمان می کنم اکثر خوانندگان را شوکه کند:

  • تنها 47. 7 درصد از بازده ها بیشتر از نرخ خزانه داری یک ماهه است.
  • حتی در افق دهه، اقلیتی از سهام عملکرد بهتری نسبت به اسناد خزانه دارند.
  • از ابتدای نمونه گیری یا اولین حضور در داده ها تا پایان نمونه گیری یا خروج از فهرست، و با احتساب بازده حذف در صورت لزوم، تنها 42. 1 درصد از سهام عادی بازده دوره نگهداری بیشتر از اسناد خزانه یک ماهه دارند.
  • در حالی که بیش از 71 ٪ از سهام انفرادی دارای میانگین میانگین حسابی مثبت در طول عمر کامل خود هستند ، تنها اقلیت (49. 2 ٪) سهام مشترک دارای بازده دوره نگهدارنده مادام العمر مثبت هستند و بازده متوسط طول عم ر-3. 7 ٪ است. این به دلیل نوسانات و تفاوت در بازده حسابی (میانگین سالانه) در مقابل بازده هندسی (ترکیب یا سالانه) است. به عنوان مثال ، اگر سهام در سال اول 50 ٪ از دست بدهد و در مرحله دوم 60 ٪ به دست آورد ، بازده حسابی مثبت دارد اما در واقع پول (20 ٪) از دست داده و بازده هندسی منفی دارد.
  • علیرغم وجود حق بیمه کوچک (میانگین سالانه 2. 8 ٪) ، سهام کوچکتر در کلاه احتمالاً بازده هایی را که زیر معیارهای صفر یا نرخ قبض خزانه داری قرار می گیرند ، دارند. فقط 37. 4 ٪ از سهام کوچک دارای بازده های دوره ای هستند که فراتر از آن از لایحه خزانه داری یک ماهه است. در مقابل ، 80 ٪ از سهام در بزرگترین دهک ها دارای بازده دوره مثبت در دهه مثبت هستند و 69. 6 ٪ از لایحه خزانه داری یک ماهه بهتر است.
  • منعکس کننده کمبود مثبت در بازده ، تنها 599 سهام-فقط 2. 3 ٪ از کل-بازده دوره نگهدارنده طول عمر دارند که بیش از میانگین بازده طول عمر است.
  • زمان متوسطی که یک سهام در مرکز تحقیقات در پایگاه داده قیمت های امنیتی ذکر شده است ، بیش از هفت سال است.
  • فقط 36 سهام برای 90 سال کامل در پایگاه داده حضور داشتند.
  • یک استراتژی تک سهام در 96 ٪ از شبیه سازی های بوت استرپ (آزمایشی که به نمونه گیری تصادفی با جایگزینی متکی است) بازار ارزش وزن را تحت تأثیر قرار داد و در 99 ٪ شبیه سازی ها ، بازار مساوی را تحت تأثیر قرار داد.
  • این استراتژی تک سهام تنها در 28 ٪ از شبیه سازی ها از لایحه خزانه داری یک ماهه بهتر بود.
  • تنها 3. 8 ٪ از استراتژی های تک سهام ، بازده دوره نگهدارنده را بیشتر از بازار ارزش وزن تولید می کند و تنها 1. 2 ٪ در بازار با وزن برابر در افق کامل 90 ساله ضرب و شتم می شود.

نکته اصلی این است که بیشتر سهام مشترک (بیش از چهار از هر هفت نفر) از صورتحساب خزانه داری در طول عمر خود بهتر نیستند. یافته های Bessembinder میزان بالای پوستی مثبت (توزیع لوتتریلیک) و ریسک پذیری را که در بازده سهام فردی یافت می شود ، برجسته می کند.

وی خاطرنشان کرد: 86 سهام برتر ، کمتر از یک سوم 1 ٪ از کل ، در مجموع بیش از نیمی از ایجاد ثروت را تشکیل می دهند. و 1000 سهام برتر ، کمتر از 4 ٪ از کل ، کلیه ثروت را به خود اختصاص داده است. 96 ٪ سهام دیگر فقط با بازده صورتحساب خزانه داری یک ماهه ریسک پذیر مطابقت دارد!

پیامدهای قابل توجه است: در حالی که حق بیمه ریسک بزرگی در دسترس سرمایه گذاران وجود داشته است ، اکثریت زیادی از سهام دارای حق بیمه خطر منفی هستند. این یافته نشان می دهد که ریسک غیرقابل جبران چقدر بزرگ است که سرمایه گذاران که سهام شخصی را خریداری می کنند یا تعداد کمی از آنها را می پذیرند ، می پذیرفتند که می توانند بدون کاهش بازده مورد انتظار ، متنوع شوند.

چرا تحت تأثیر فعال است

بسمبیندر نتیجه گرفت که نتایج وی به درک اینکه چرا استراتژی های فعال ، که تمایل به تنوع ضعیف دارند ، کمک می کند ، اغلب منجر به کم کاری می شود. در عین حال ، او می نویسد ، نتایج به طور بالقوه تمرکز خود را بر روی اوراق بهادار کمتر متنوع توسط سرمایه گذاران که به ویژه احتمال نتایج "لاتری" را ارزیابی می کنند ، توجیه می کند ، با وجود این دانش که نمونه کارها ضعیف متنوع به احتمال زیاد تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.

Bessembinder تأثیر اولویت بلیط های قرعه کشی را با این یافته نشان داد: تنها 31. 5 ٪ بازده ماهانه به سهام در کمترین قیمت سهام در پایین ترین قیمت سهام از نرخ قبض یک ماهه یک ماهه ، در مقایسه با 59. 1 ٪ بازده ماهانه به سهام در بالاترین سهمDECILE قیمت.

نتایج حاصل از مطالعاتی که ما مورد بررسی قرار داده ایم برای برجسته کردن نقش مهم تنوع نمونه کارها است. گفته می شود که تنوع تنها ناهار رایگان در سرمایه گذاری است. متأسفانه ، بیشتر سرمایه گذاران نتوانند از بوفه کامل در دسترس آنها استفاده کنند.

Bessembinder این مشاهدات را اضافه کرد: "نتایج در اینجا توجه به این واقعیت را متمرکز می کند که ممکن است پرتفوی های متنوع و متنوع ممکن است تحت تأثیر قرار بگیرند زیرا آنها سهام نسبتاً معدودی را که بازده مثبت زیادی دارند ، حذف نمی کنند. این نتایج همچنین به توضیح اینکه چرا استراتژی های فعال نمونه کارها ، که تمایل به تنوع ضعیف دارند ، کمک می کند ، که اغلب معیارهای خود را تحت تأثیر قرار می دهند. کم کاری به طور معمول به هزینه های معاملات ، هزینه ها و/یا تعصبات رفتاری نسبت داده می شود که به نوعی مهارت منفی است. نتایج در اینجا نشان می دهد که کمبود عملکرد بیشتر از مدیران فعال با اوراق بهادار متنوع ، حتی در صورت عدم وجود هزینه ها ، هزینه ها یا مهارت های آشکار پیش بینی می شود. "

خطاهای رفتاری مشکل را تشکیل می دهد

با بیان مشکل پرتفوی ضعیف متنوع این است که ما از یک سری مطالعات توسط برد باربر و Terrance Odean می دانیم که سرمایه گذاران انفرادی انتخاب کنندگان سهام فقیر هستند. به عنوان مثال ، آنها دریافتند که سهام زن و مرد پس از خرید آنها ، بازار را خریداری می کنند و سهام آنها پس از فروش ، از عملکرد خارج از کشور خارج می شوند. با این حال آنها در تلاش ادامه می دهند. چرا؟در زیر لیست مختصری از برخی از دلایل وجود دارد:

  • اکثر سرمایه گذاران اقتصاد مالی را مطالعه نکرده اند ، مجلات اقتصادی مالی را خوانده اند یا کتابهایی را در مورد نظریه مدرن نمونه کارها خوانده اند. بنابراین ، آنها درک نمی کنند که تعداد سهام لازم برای ساخت یک سبد واقعاً متنوع است. به همین ترتیب ، آنها درک تفاوت بین خطر جبران شده و غیرقابل جبران ندارند. نتیجه این است که بیشتر سرمایه گذاران دارای پرتفوی با دارایی های متمرکز در دارایی های نسبتاً کمی هستند.
  • ریچارد تالر از دانشگاه شیکاگو ، و رابرت شیلر ، استاد برنده جایزه نوبل در ییل ، توجه داشته باشید که "سرمایه گذاران فردی و مدیران پول در اعتقاد خود ادامه می دهند که آنها با اطلاعات بیشتر و بهتر از دیگران وقف شده اند و می توانندسود با انتخاب سهام. "این بینش به توضیح اینکه چرا سرمایه گذاران فردی متنوع نیستند ، کمک می کند: آنها معتقدند که می توانند سهام را انتخاب کنند که از بازار بهتر باشد. بیش از حد یک ویژگی کاملاً انسانی است.
  • مردم بر اساس آنچه معتقدند مهم است ، تصمیمات سرمایه گذاری می گیرند ، یا آنچه اقتصاددانان اطلاعات "مربوط به ارزش" می نامند. آنها عملاً هرگز در نظر نمی گیرند که دیگران ، با منابع بسیار بیشتری از آنچه در اختیار دارند ، تقریباً مطمئناً همان اطلاعات را دارند. بنابراین ، این اطلاعات باید از قبل "پخته شده" قیمت ها باشد. مارک روبینشتاین ، استاد سرمایه گذاری های کاربردی در دانشگاه کالیفرنیا ، برکلی ، اینگونه اظهار داشت: "یکی از درس های اقتصاد مالی مدرن این است که یک سرمایه گذار باید مراقبت کند تا اطلاعات زیادی را که قبلاً در یک قیمت وارد شده است ، در نظر بگیردایجاد شرط بندی بر اساس اطلاعات. "سرمایه گذار افسانه ای برنارد باروچ به طور دقیق تر اظهار داشت: "چیزی که همه می دانند ارزش دانستن آن را ندارد."عدم درک این امر منجر به احساس اعتماد به نفس می شود ، که به نوبه خود منجر به عدم تنوع می شود.
  • سرمایه گذاران این برداشت نادرست را دارند که با محدود کردن تعداد سهام موجود در آنها ، می توانند خطرات خود را بهتر مدیریت کنند.
  • سرمایه گذاران با درگیر شدن در فرآیند، حس کنترل کاذب بر نتایج را به دست می آورند. آنها درک نمی کنند که این تخصیص دارایی پرتفوی است که ریسک را تعیین می کند، نه اینکه چه کسی این سوئیچ را کنترل می کند.
  • سرمایه گذاران آشنا را با گاوصندوق اشتباه می گیرند. آنها معتقدند که چون با یک شرکت آشنایی دارند، باید سرمایه گذاری مطمئن تری نسبت به سرمایه گذاری هایی باشد که با آن آشنایی ندارند. این باعث می‌شود که دارایی‌های خود را در چند شرکتی که با آنها آشنا هستند متمرکز کنند. متأسفانه، یک مطالعه نشان داد که بازده سهام محلی که سرمایه گذاران خریداری می کنند، با بازده سهام محلی فروخته شده بسیار عقب است.

سهام انفرادی ریسکی هستند

سهام انفرادی بسیار ریسک پذیرتر از آن چیزی است که اکثر سرمایه گذاران معتقدند. دلیل آن این است که بازده سهام به طور معمول توزیع نمی شود - پراکندگی بازده سهام منفرد شبیه یک منحنی زنگی نیست که در آن بازده میانه با بازده متوسط یکسان است. اگر پراکندگی بازده سهام منفرد شبیه منحنی زنگی باشد، بازده نیمی از سهام بالاتر از میانگین و نیمی کمتر از میانگین خواهد بود.

همانطور که دیدید، این مورد نیست. دلیل آن این است که در حالی که سود شما نامحدود است، فقط می توانید 100٪ سرمایه خود را از دست بدهید. به عنوان مثال، نویسندگان مطالعه فوق، "توزیع سرمایه داری" دریافتند که 6. 1٪ از سهام بیش از 500٪ از بازار بهتر عمل کردند.

در نتیجه، تعداد سهام‌هایی که بازدهی کمتر از «متوسط» دارند، بیشتر از سهام‌هایی با بازده «متوسط» بالاتر هستند. دم سمت چپ توزیع نیز به همین ترتیب منحرف بود، به طوری که 3. 9٪ از سهام بیش از 500٪ عملکرد ضعیفی در بازار داشتند. هر دو دم به سرمایه گذاران این امید را می دهند که می توانند با داشتن برندگان بزرگ و اجتناب از کاهش های بزرگ، عملکرد بهتری داشته باشند.

سرمایه گذاران زمانی اشتباه می کنند که ریسک های خاص، متنوع و غیرقابل جبران را می پذیرند. آنها این کار را به این دلیل انجام می دهند که بیش از حد به مهارت های خود اعتماد دارند. آنها ارزش اطلاعات خود را بیش از حد ارزیابی می کنند. آشنا را با گاوصندوق اشتباه می گیرند. آنها توهم کنترل بودن را دارند. آنها نمی دانند که چه تعداد سهام فردی برای کاهش موثر ریسک های قابل تنوع مورد نیاز است. و تفاوت بین ریسک های جبران شده و جبران نشده را درک نمی کنند (بعضی از ریسک ها به دلیل تنوع پذیری غیرقابل جبران هستند).

یکی دیگر از توضیحات احتمالی از حوزه تأمین مالی رفتاری این است که سرمایه گذاران اولویت خود را برای چرب بودن دارند. آنها مایل هستند در ازای احتمال کوچک داشتن Google بعدی ، احتمال کم کاری را بپذیرند. به عبارت دیگر ، آنها دوست دارند بلیط های قرعه کشی بخرند.

اگر هر یک از این اشتباهات را مرتکب شده اید ، باید کاری را انجام دهید که همه افراد باهوش انجام می دهند: هنگامی که آنها یاد گرفتند که یک رفتار یک اشتباه است ، آنها رفتار خود را اصلاح می کنند.

جالب است بدانید که وقتی بازده کل بازار را بررسی می کنیم ، همان پدیده را در محل کار پیدا می کنیم. به طور خاص ، تعداد بسیار کمی از روزها بیشتر بازده ها را ارائه می دهد. به عنوان مثال ، مطالعه خاویر استرادا در سال 2008 ، "قوهای سیاه و زمان بازار: چگونه نمی توان آلفا را تولید کرد" ، 15 بازار سهام توسعه یافته از جمله ایالات متحده را مورد بررسی قرار داد و دریافت که اگر سرمایه گذاران بتوانند از بدترین 10 روز جلوگیری کنند ، بازده آنها خواهد بود150 ٪ بیشتر از بازده سرمایه گذاران خرید و نگهداری باشد.

استرادا همچنین دریافت که سرمایه گذار بدشانس که از سال 1900 تا 2006 بهترین 100 روز را از دست داده است ، با پول کمتری نسبت به او شروع می شود - 107 سال تورم. از طرف دیگر ، اجتناب از بدترین 100 روز در این دوره باعث افزایش ثروت ترمینال 43،397 ٪ می شود. این امر باعث می شود تا زمان بندی بازار یک استراتژی وسوسه انگیز باشد.

با این حال ، از آنجا که نسبت ناچیز از روزها یا ایجاد عظیم یا نابودی ثروت را تعیین می کند ، شانس در برابر زمان موفقیت آمیز بازار به سادگی حیرت انگیز است. استرادا نتیجه گرفت: "زمان بازار ممکن است یک سرگرمی سرگرم کننده باشد ، اما راهی خوب برای کسب درآمد نیست."

در اینجا مثال دیگری وجود دارد که نشان دهنده دشواری زمان موفقیت آمیز بازار است زیرا بسیاری از بازده های بازار در چنین دوره های کوتاه و کاملاً غیرقابل پیش بینی اتفاق می افتد. در دوره 85 ساله از سال 1926 تا 2010 1،020 ماه وجود دارد. بهترین 85 ماه ، به طور متوسط فقط یک ماه در سال (یا فقط 8. 3 ٪ از ماه ها) ، میانگین بازده 10. 7 ٪ است. 935 ماه باقیمانده (7 /91 ٪ از ماهها) تقریباً هیچ بازدهی (فقط 0. 05 ٪) ایجاد نکردند.

یافته هایی از این دست همان چیزی است که باعث شد پیتر لینچ نتیجه بگیرد: "سرمایه گذاران در آماده سازی برای اصلاحات یا پیش بینی اصلاحات ، از دست رفته اند."

این تفسیر در ابتدا در 7 ژوئن در ETF. com ظاهر شد

با کلیک بر روی هر یک از پیوندهای فوق ، شما تأیید می کنید که آنها فقط برای راحتی شما هستند ، و لزوماً دلالت بر هیچ گونه وابستگی ، حمایت مالی ، تأییدیه ها یا بازنمایی های ما در مورد وب سایت های شخص ثالث ندارند. ما مسئولیت محتوا ، در دسترس بودن یا خط مشی های حریم خصوصی این سایت ها را بر عهده نداریم و مسئولیت یا مسئولیت هرگونه اطلاعات ، نظرات ، مشاوره ، محصولات یا خدمات موجود در یا از طریق آنها را بر عهده نخواهیم داشت.

عقاید بیان شده توسط نویسندگان برجسته خودشان هستند و ممکن است دقیقاً منعکس کننده نظرات اتحاد BAM نباشند. این مقاله فقط برای اطلاعات عمومی است و در نظر گرفته نشده است که به عنوان مشاوره مالی ، حسابداری یا مالیاتی خاص باشد.




:: بازدید از این مطلب : 41
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 28 بهمن 1401 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: