چرا آموزش بازار سهام ضروری است؟
نوشته شده توسط : Mihayloo

AMarkets

1. معرفی

سرمایه انسانی و سهام هر دو برای کسانی که در آنها سرمایه گذاری می کنند ، از طریق درآمد بالاتر در آینده و دومی از طریق قدردانی یا سود سهام ، پاداش می دهد. تصمیم برای سرمایه گذاری در آنها بستگی به جوایز نسبی هر دارایی دارد. سرمایه گذاری در سهام نیاز به منابع مالی دارد ، در حالی که سرمایه گذاری در سرمایه انسانی نیز نیاز به درآمد قبلی از زمان لازم برای دستیابی به آن دارد. در نتیجه ، سرمایه انسانی به بهترین وجه سرمایه گذاری می شود که قابلیت های درآمد خارج از کشور کم باشد و وقتی افق فرد طولانی است. این بدان معنی است که ، به طور کلی ، این افراد جوان و غیر ماهر هستند که انتظار داریم بیشتر در سرمایه انسانی سرمایه گذاری کنیم.

در مورد سرمایه گذاری در سهام چیست؟در حالی که افراد مسن و خانوارهایی که تحصیلات خود را به پایان رسانده اند می توانند با درآمد خود خریدهای سهام را تأمین کنند ، وضعیت جوان با آن روبرو است. از آنجا که جوان - به ویژه کسانی که مشغول سرمایه گذاری سنگین سرمایه انسانی هستند - درآمد کم دارند ، برای تأمین مالی هرگونه سرمایه گذاری در سهام ، باید وام بگیرند. با این حال ، حتی دسترسی به اعتبار ارزان قیمت ممکن است برای القاء وام آنها برای تأمین مالی خرید سهام کافی نباشد. این امر به این دلیل است که سرمایه گذاری های سرمایه انسانی مسیر درآمد آینده را افزایش می دهد و باعث می شود افراد با مصرف بیشتر از آنچه در جوانی درآمد کسب می کنند ، به جای سرمایه گذاری در صندوق های وام گرفته شده در سهام ، برخی از این پاداش ها را به دست آورند. این تصمیماتی که در اوایل زندگی اتخاذ می شود نیز بعداً اهمیت خواهد داشت ، زیرا افراد به دنبال انتقال بازده سرمایه انسانی (درآمد) به دارایی های مالی برای آماده سازی برای بازنشستگی هستند.

سرمایه گذاری در سهام و سرمایه انسانی نیز به روشی مهم متفاوت است. بر خلاف بازده سهام ، که در بین افراد متفاوت نیست ، بازده به سرمایه انسانی به ویژگی های سرمایه گذار بستگی دارد ، از جمله توانایی یادگیری آنها (که ممکن است به عنوان آمادگی برای یادگیری ناشی از همه اشکال منابع ذاتی و زیست محیطی تصور شود). بنابراین پاداش نسبی - و بنابراین تصمیم به سرمایه گذاری در هر شکل از ثروت - در افراد متفاوت خواهد بود.

انتظار می رود انتظار داشته باشیم که انتخاب سرمایه مالی و انسانی افراد (i) نسبت به چرخه زندگی آنها به طور معکوس متفاوت باشد ، و (ب) در افراد ، هم در سنین مختلف و هم در هر سن خاص متفاوت است. آیا این مورد در داده ها است و آیا می توانیم داده ها را به عنوان منطق فوق توضیح دهیم؟در این یادداشت ، ما حقایق را در مورد رابطه بین مشارکت بازار سهام و شکل غالب سرمایه گذاری سرمایه انسانی - آموزش عالی رسمی - مستند می کنیم. ما با استفاده از بررسی امور مالی مصرف کننده (SCF) ، رابطه بین مشارکت در بورس سهام و ثبت نام کالج و تکمیل ، با توجه به حضور یا عدم وجود بدهی وام دانشجویی را بررسی می کنیم. در مورد اینکه آیا ما می توانیم این واقعیت ها را درک کنیم ، حدس می زنیم که داده ها احتمالاً از مبادلات گفته شده در بالا ناشی می شود ، و برای مدلی استدلال می کنیم که از تئوری استاندارد سرمایه گذاری مالی در چرخه زندگی استفاده می کند ، اما مهمتر از آن ، امکان سرمایه گذاری سرمایه انسانی را فراهم می کندبازتاب ویژگی های کالج.

2 داده

SCF نظرسنجی از مقطعی از خانواده های آمریکایی است که هر سه سال یک بار توسط هیئت رزرو فدرال انجام می شود. این شامل اطلاعات مربوط به امور مالی خانواده ها و همچنین مشخصات جمعیتی آنها است. در حالی که SCF جزئیات غنی در مورد امور مالی خانوار را ارائه می دهد ، این یک صفحه نیست ، بنابراین ما را قادر نمی سازد تا به طور مستقیم تکامل اوراق بهادار خانگی را در چرخه زندگی مشاهده کنیم. بنابراین ما یک روش مشابه [4] را دنبال می کنیم تا پروفایل های چرخه زندگی مشارکت در بورس سهام را با استفاده از داده های سطح گروهی ایجاد کنیم. ما یک خانواده را به عنوان شرکت در بورس سهام نه تنها در صورتی که سبد سهام آنها شامل سهام مستقیم در اختیار شما باشد بلکه در صورت سرمایه گذاری آنها در صندوق های متقابل ، IRAS/KEOGHS ، حساب های بازنشستگی از نوع رونق و سایر دارایی های مدیریت شده ، شامل مقدار مثبتی از حقوق صاحبان سهام است.

ما نمونه خود را بر اساس بالاترین سطح تحصیلات خود به سه گروه تقسیم می کنیم: کسانی که فقط دارای مدرک دبیرستانی هستند ، کسانی که دارای تحصیلات دانشگاهی هستند اما دارای مدرک دانشگاهی نیستند و دارای مدرک دانشگاهی هستند. ما رگرسیون Probit استاندارد را مانند [4] به طور جداگانه برای هر گروه آموزشی اجرا می کنیم و از ضرایب حاصل برای ساختن برآوردهای خود از مشخصات چرخه زندگی مشارکت بازار سهام برای هر گروه استفاده می کنیم. نتایج در شکل 1 برای گروه تولد 1973-1975 گزارش شده است. میزان مشارکت با افزایش سن افزایش می یابد و با دستیابی به تحصیلات کاملاً متمایز است.

در ادامه، رابطه بین وام های دانشجویی و مشارکت در بازار سهام را مطالعه می کنیم. ما توجه را به افرادی با برخی از تجربه‌های کالج محدود می‌کنیم، مثلاً فارغ‌التحصیلان دانشگاهی و افرادی با تحصیلات دانشگاهی اما بدون مدرک. ما هر یک از این دو گروه را بر اساس وضعیت وام دانشجویی تقسیم می کنیم. افرادی که وام دانشجویی دارند کسانی هستند که تراز وام دانشجویی مثبت دارند. ما با اجرای رگرسیون‌های پروبیت همانطور که قبلا برای هر یک از این زیر گروه‌ها توضیح داده شد، پروفایل‌های چرخه عمر مشارکت در بازار سهام را با پیشرفت تحصیلی و وضعیت وام دانشجویی ایجاد می‌کنیم. شکل 2 نتایج مربوط به گروه تولد 1973-1975 را نشان می دهد. در میان فارغ التحصیلان کالج، آنهایی که وام دانشجویی ندارند، به طور مداوم با نرخ های بالاتری نسبت به کسانی که وام دانشجویی دارند، شرکت می کنند، اگرچه این تفاوت زیاد نیست. در میان افرادی که دارای تحصیلات دانشگاهی هستند اما مدرک ندارند، نرخ مشارکت بر اساس وضعیت وام دانشجویی همپوشانی دارد.

به طور خلاصه، تجزیه و تحلیل داده های ما دو واقعیت واضح را در مورد رابطه بین سرمایه گذاری دانشگاه و مشارکت در بازار سهام در طول چرخه عمر نشان می دهد:

  1. بین پیشرفت تحصیلی و مشارکت در بورس رابطه مستقیم وجود دارد - در هر سنی، مشارکت در بازار سهام در میان افرادی که تحصیلات بالاتری دارند بیشتر است. علاوه بر این، کسانی که تحصیلات بالاتری دارند، مشارکت خود را در بازار سهام با سرعت بیشتری افزایش می دهند، به خصوص در اوایل زندگی.
  2. فارغ التحصیلان کالج بدون وام دانشجویی با نرخ کمی بالاتر از کسانی که وام دانشجویی دارند در طول چرخه عمر در بازار سهام شرکت می کنند. جالب است که تفاوتی در نرخ مشارکت بر اساس وضعیت وام دانشجویی برای کسانی که دارای تحصیلات دانشگاهی هستند اما مدرک ندارند، وجود ندارد.

اکنون ما می دانیم که چرا یک تئوری استاندارد سرمایه انسانی و سرمایه گذاری نمونه کارها مالی می تواند الگوهای توضیح داده شده در بالا ، حداقل از نظر کیفی را توضیح دهد. استدلال ما به این فرض متکی است که سرمایه گذاری سرمایه انسانی هم مسیر درآمد را در طول چرخه زندگی افزایش داده و شیب دار کرده است. در حالی که به خوبی در جای دیگر مستند شده است ، شکل 3 نشان می دهد که این در واقع یک واقعیت در داده هایی است که ما از آنها استفاده می کنیم. برای ساخت این شکل ، ما از بررسی جمعیت فعلی (CPS) استفاده می کنیم و یک رویکرد گروهی مصنوعی را اتخاذ می کنیم. یعنی ما میانگین درآمد را برای کسانی که در سن 25 سالگی در سال 1969 ، 26 سالگی در سال 1970 و غیره محاسبه می کنیم ، برای هر یک از سه گروه آموزشی محاسبه می کنیم: دبیرستان (کسانی که 12 سال تحصیل دارند) ، برخی از کالج ها (کسانی که در آن هستندحداقل 12 سال اما کمتر از 16 سال تحصیلات کامل) و فارغ التحصیلان دانشگاه (کسانی که حداقل 16 سال تحصیل کامل دارند). مشاهده کنید که فارغ التحصیلان کالج نسبت به افرادی که دارای برخی از فارغ التحصیلان کالج و دبیرستان هستند ، سطح بالاتری از درآمد و پروفایل های تندتر در طول چرخه زندگی دارند.

به موازی بین درآمد و مشارکت در بورس توجه کنید. سطح و دامنه های هر دو پروفایل برای فارغ التحصیلان دانشگاه نسبت به دو گروه آموزشی دیگر بیشتر است. اکنون ما از تئوری استاندارد که مطابق با این الگوهای است ، به شهود می پردازیم.

3 شهود از الگویی از سرمایه گذاری سرمایه انسانی و انتخاب نمونه کارها خانگی

همانطور که در مقدمه پیشنهاد شد، تصمیمات سرمایه انسانی و سرمایه‌گذاری مالی احتمالاً «همدیگر را از بین می‌برند» و بنابراین در زمان‌های مختلف چرخه زندگی اتفاق می‌افتند که هم در چرخه زندگی هر فرد و هم در بین افراد در هر سنی متفاوت است. رسمی‌سازی این شهود - اگرچه در مدلی که قادر به پرداختن به رابطه مشاهده‌شده بین سرمایه‌گذاری مالی، ثبت‌نام دانشگاه و وام‌های دانشجویی نباشد- از یک مدل استاندارد انتخاب پورتفولیوی خانوار ناشی می‌شود، که شامل تصمیم سرمایه‌گذاری سرمایه انسانی با مدل‌سازی شده است. در [3]. در مدلی که در [1] توسعه یافته است، خانوارها انتخاب می کنند که چگونه هر پس انداز انباشته شده را بین یک دارایی پرخطر (سهام) و یک دارایی بدون ریسک (اوراق قرضه) تخصیص دهند. دارایی بدون ریسک نیز می تواند برای استقراض استفاده شود. علاوه بر این، خانوارها انتخاب می کنند که زمان خود را بین کار (درآمد) و انباشت سرمایه انسانی (یادگیری) تقسیم کنند. دومی دارای هزینه فرصت از نظر درآمدهای جاری از دست رفته است، اما منجر به سودهای آتی مورد انتظار بالاتر می شود. کارگزاران در توانایی یادگیری، وقف اولیه سرمایه انسانی و ثروت اولیه متفاوت هستند.

در این شرایط ، سرمایه انسانی در بازار کار ارزش دارد و بازده انباشت سرمایه انسانی در حال کاهش است. بنابراین ، کسانی که سرمایه انسانی کم (جوان) دارند ، هزینه کم فرصت و بازده حاشیه ای بالا به زمان سرمایه گذاری در یادگیری دارند. جوانان همچنین یک افق زمانی طولانی تر دارند که در آن می توانید بازده این سرمایه گذاری را در قالب درآمد بالاتر در آینده بازپرداخت کنید. در نتیجه ، خانوارهای جوان تصمیم می گیرند به جای کار ، وقت خود را صرف سرمایه گذاری در سرمایه انسانی کنند. بنابراین ، درآمد فعلی آنها کم است و در آینده درآمد بالاتری را پیش بینی می کند. اگر چنین دستاوردهایی به اندازه کافی مطمئن باشند ، بیشتر در انتظار درآمد آینده به دنبال بهبود بهزیستی خود در کوتاه مدت هستند. این مفهوم استاندارد "هموار سازی مصرف" است و بیشتر کسانی را که وام برای استفاده از عواید برای تأمین مالی مصرف می کنند ، به جای تأمین مالی خریدهای سهام در اوایل زندگی سوق می دهد. با افزایش سن خانوارها ، آنها "زمان کمتری یادگیری و درآمد بیشتر" را صرف می کنند و در نهایت پس انداز (برای بازنشستگی ، باقیمانده و روزهای بارانی ، به عنوان مثال) ، از جمله در سهام ، شروع می کنند. این هم توضیح می دهد که چرا مشارکت بازار سهام در اوایل زندگی کم است و چرا در چرخه زندگی افزایش می یابد. با این حال ، همانطور که در ابتدا ذکر شد ، خانواده ها تقریباً در انگیزه های خود برای سرمایه گذاری در سرمایه انسانی و بنابراین در مشوق های خود برای شرکت در بازار سهام متفاوت هستند. این ناهمگونی احتمالاً زیربنای تصمیمات متنوع برای پیگیری تحصیلات عالی پس از دبیرستان و سرمایه گذاری در بازارهای سهام بعداً در زندگی حتی در افراد ظاهراً مشابه است.

در بررسی ارتباط بین سرمایه گذاری سرمایه انسانی از طریق کالج و رفتار سرمایه گذاری مالی ، ابتدا توجه می کنیم که کسانی که سرمایه انسانی کافی را جمع می کنند در حالی که در کالج با موفقیت فارغ التحصیل می شوند در حالی که کسانی که ترک نمی کنند. این پیامدهای مربوط به مسیر درآمد برای سه سطح از پیشرفت تحصیلی است که در شکل 3 نشان داده شده است. به عنوان یک نتیجه از توانایی یادگیری بالا و سرمایه انسانی انباشته شده ، فارغ التحصیلان کالج دارای شدیدترین و بالاترین مسیر درآمد هستند. برعکس ، با همین استدلال ، کسانی که بیش از دبیرستان را تمام نکرده اند و غیر متقاضیان کالج ها دارای درآمد و درآمد کمتری هستند زیرا ممکن است به اندازه سرمایه انسانی جمع نشده باشند.

منطق مدل ما نشان می دهد که این اختلافات در مشوق های سرمایه گذاری سرمایه انسانی و درآمد در گروه های آموزشی پیامدهای مستقیمی برای مشارکت در بازار سهام با دستیابی به تحصیلات دارد ، همانطور که در شکل 1 نشان داده شده است. مشخصات تند تری برای مشارکت در بورس سهام داشته باشید. این ناشی از استدلال هموار سازی مصرف است که در ابتدا توضیح داده شد. دو گروه آموزشی دیگر ، که در اوایل زندگی سرمایه انسانی کافی جمع نکرده اند ، سرمایه گذاری در سرمایه انسانی را برای یک دوره نسبتاً طولانی تر در طول چرخه زندگی ادامه می دهند. این یک ویژگی استاندارد از مدل هایی مانند ما است. به عنوان مثال ، [2] را ببینید. در نتیجه ، پروفایل بازار سهام آنها نسبتاً کم و مسطح باقی مانده است.

با بیان اینکه سرمایه گذاری سرمایه انسانی مشارکت در بازار سهام را افسرده می کند ، اکنون بررسی می کنیم که آیا حضور وام های دانشجویی این اثر را تشدید می کند یا خیر. همانطور که در شکل 2 مشاهده می شود ، برای کسانی که کالج را به اتمام رسانده اند ، در واقع این مورد است: نرخ مشارکت در بورس سهام برای کسانی که دارای وام دانشجویی هستند کمی پایین تر از افراد بدون آن است. حداقل در نگاه اول ، الگوی گیج کننده تری برای افراد غیر متناسب با کالج وجود دارد: حضور یا عدم وجود وام دانشجویی عامل اصلی تأثیرگذاری بر مشارکت نیست. این می تواند یک اثر هنری از داده ها باشد ، اما همچنین قابل قبول است که سطح نسبتاً کم تجمع سرمایه انسانی و یک مسیر مورد انتظار از درآمد کم و مسطح ، بدون توجه به اینکه سطح بدهی زیاد است ، مشارکت را از بین می برد. این ، همراه با این مشاهدات که نرخ مشارکت برای فارغ التحصیلان کالج (چه با وام دانشجویی و چه بدون وام دانشجویی) به مراتب بالاتر از نرخ های غیرمجاز کالج است ، نشان می دهد که هرگونه تأثیر وام دانشجویی ثانویه در تأثیر سرمایه گذاری سرمایه انسانی بر روی سرمایه گذاری استمشارکت بازار سهام.

برای نتیجه گیری ، تجزیه و تحلیل ما نشان می دهد که سرمایه گذاری سرمایه انسانی ، به ویژه هنگامی که این سرمایه گذاری به شکل آموزش رسمی انجام می شود ، ممکن است تأثیرات مهمی بر اوراق بهادار مالی در طول زندگی داشته باشد. تحقیقات آینده ما این موضوعات را در مدلی تجزیه و تحلیل می کند که شامل توصیف غنی از آموزش رسمی با استفاده از بدهی وام دانشجویی است.

منابع

[1] Kartik Athreya ، Felicia Ionescu ، Urvi Neelakantan: "سرمایه گذاری در بازار سهام: نقش سرمایه انسانی" ، بانک مرکزی فدرال رزرو مقاله کار ریچموند WP 15-07R ، 2015.

[2] Felicia Ionescu: "برنامه وام دانشجویی فدرال: پیامدهای کمی برای ثبت نام کالج و نرخ پیش فرض" ، بررسی پویایی اقتصادی ، صص 205-231 ، ژانویه 2009 ، جلد. 12 ، http://dx. doi. org/10. 1016/j. red. 2008. 09. 004.

[3] Y. Ben-Porath: "تولید سرمایه انسانی و چرخه زندگی درآمد" ، مجله اقتصاد سیاسی ، صص 352-365 ، 1967.

[4] جیمز م پتربا ، اندرو سامویک: "تخصیص نمونه کارها خانگی در چرخه زندگی" ، دفتر ملی تحقیقات اقتصادی ، 1997.

لطفاً به عنوان: Athreya ، Kartik ، Felicia Ionescu و Urvi Neelakantan (2017) استناد کنید."کالج یا بورس سهام یا کالج و بورس سهام؟"واشنگتن: هیئت مدیره سیستم ذخیره فدرال ، 6 ژانویه 2017 ، https://doi. org/10. 17016/2380-7172. 1900.

سلب مسئولیت: یادداشت های فدرال مقالاتی هستند که در آن اقتصاددانان هیئت مدیره دیدگاه های خود را ارائه می دهند و تجزیه و تحلیل فعلی را در مورد طیف وسیعی از موضوعات در اقتصاد و امور مالی ارائه می دهند. این مقالات کوتاه تر و از نظر فنی کمتر از مقالات کار فدرال هستند.




:: بازدید از این مطلب : 30
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 26 بهمن 1401 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: