چگونه می توان از عدم موفقیت در تجارت برگشت داد
نوشته شده توسط : Mihayloo

این یک پست وبلاگ است که امیدوارم هرگز مجبور به خواندن آن نباشید.

چرا؟زیرا همه چیز در مورد شکست است.

کلمه "شکست" دارای تعداد زیادی مفهوم است. شرم. گناهناامیدیعصبانیت

اینها مواردی است که ما سعی می کنیم به هر قیمتی از آن جلوگیری کنیم.

اگر جهان عالی بود ، شما هرگز در کار تجاری خود به شکست نمی رسید. من امیدوارم که شما هرگز در سوراخی قرار نگیرید که برای صعود از آن باید تلاش کنید. من صمیمانه برای شما آرزوی حرفه ای موفق و موفق را دارم که در آن شما یک منحنی عدالت به طور مداوم صاف و رو به بالا دارید و شما بسیار ثروتمند می شوید.

در مورد من ، من همه چیز را در مورد شکست می دانم زیرا من در واقع شکست خورده ام. وقتی کار خود را شروع کردم ، در یکی از پرطرفدارترین نقاط در سطح جهان - یک معامله گر اختصاصی در یک بانک بزرگ جهانی بود. بسیار لعنتی برای یک 22 ساله خوب است. هک ، تعداد کمی از افراد 32 ساله تا به حال می توانستند مانند این کار را انجام دهند. در واقع ، من به عنوان یک معامله گر ، فکر کردم که من گرم*٪ t و در مسیر سریع و مستقیم به ثروت های بی حد و حصر هستم. در عوض ، من توپ را رها کردم. تماشاییوقتی صحبت از شکست می شود ، من آن را خیلی خوب می دانم.

متأسفانه برای اکثر معامله گران ، از جمله خودم ، حرفه ما مسیری مستقیم نیست. در جستجوی سود و تعالی ، ما سهم عادلانه خود را از مشکلات و مبارزات خود تجربه کرده ایم. ما توده های خود را گرفته ایم و در بدبختی قرار گرفته ایم و تعجب می کنیم که چه زمانی دوباره به مسیر خود باز خواهیم گشت. و ما می دانیم که ، در حالی که ما بهترین تلاش خود را خواهیم کرد و همیشه تلاش می کنیم تا پیشرفت کنیم ، احتمالاً در آینده با شکست و مشکلات روبرو خواهیم شد.

در واقع برای تجارت خوب ، ما باید تحمل شکست را داشته باشیم. ما حتی اگر خوب کار کنیم ، معاملات خود را از دست خواهیم داد. ما حتی اگر سال خوبی داشته باشیم ، هفته ها یا ماه های ضرر خواهیم داشت. ما هر از گاهی کارهای احمقانه انجام خواهیم داد ، حتی اگر در آن بازه زمانی سودآور باشیم. در حقیقت ، با توجه به اینکه ما خطرات مالی محاسبه شده را در نظر می گیریم ، اجتناب ناپذیر است که ما ضرر و مشکلات را تجربه خواهیم کرد. برای پاراگراف ون K Tharp ، ریسک کردن بدون تجربه از دست دادن گاه به گاه یا شکست ، مانند تنفس بدون تنفس است. این امر نیاز به آمادگی برای ضرر و عدم موفقیت در تجارت ما را تقویت می کند.

بدیهی است ، این نتیجه گیری فروتنانه سؤالات خاصی را ایجاد می کند:

  • وقتی با شکست روبرو شدیم ، چگونه می توان گزاف گویی کرد؟
  • چگونه می توانیم از شکست برگردیم و از آن یاد بگیریم تا بهتر از گذشته باشیم؟
  • از گذشته چه درسهایی می توانیم ترسیم کنیم؟

از آنجا که من به عنوان یک معامله گر به شدت شکست خوردم و برگشتم، امیدوارم چیزی برای به اشتراک گذاشتن با بقیه شما داشته باشم. اگر بتوانید درسی بگیرید که به شما کمک می کند از شکست جلوگیری کنید یا سریعتر و قدرتمندتر بازگردید، پس این پست ماموریت خود را انجام داده است.

تعریف شکست

بدیهی است که قبل از اینکه بتوانیم جلوتر برویم، باید شکست را تعریف کنیم. در شرایط بازار، اولین پاسخ این خواهد بود که شکست «زیان» است. بله، P& L یک فشارسنج حیاتی برای موفقیت است. من فقط می گویم که این پاسخ بسیار ظریف تر از "آیا سودآور بودید یا نه؟" وجود دارد.

تصور کنید که به مدت پنج سال به طور متوسط 20٪ در سال افزایش یافته اید و سپس در سال اخیر 1٪ افزایش یافته اید. سودآور است، بله، اما شما با این نتایج راضی هستید؟احتمالا نه. شاید از نظر سود سال خوبی داشتید اما باید دو یا سه برابر سود می کردید زیرا شرایط بازار برای سبک معاملاتی شما عالی بود. در نهایت، ممکن است در یک سال 2 درصد کاهش داشته باشید، اما اگر شرایط بازار برای استایل شما وحشتناک بود و آخرین نزول شما در شرایط مشابه 10 درصد بود، حتی می‌توانید با وجود از دست دادن پول، خود را موفق بدانید.

ما به تعریفی از شکست نیاز داریم که نه تنها سود، بلکه نحوه تصمیم گیری شما را به طور کلی، نسبت به انتظارات شما، حساب کند. همانطور که من دوست دارم در مورد آن صحبت کنم، تجارت به معنای تصمیم گیری خوب است. سودها به طور جادویی از هوا ظاهر نمی شوند - بلکه به طور طبیعی در نتیجه گرفتن ریسک/پاداش صحیح و تصمیمات مبتنی بر فرآیند جریان دارند.

آنچه ما واقعاً در مورد آن صحبت می کنیم عملکرد شما نسبت به انتظارات شما در همه جنبه ها است. واضح ترین سطح سود است. یک معامله گر عالی می تواند انتظار داشته باشد که در یک سال 10 میلیون دلار درآمد داشته باشد و اگر تنها 6 میلیون دلار درآمد داشته باشد، خود را به خاطر شکست سرزنش کند. دیگری می تواند امیدوار باشد که 200000 دلار به دست بیاورد و احساس کند که اگر 210000 دلار سود کند موفق شده است. همچنین می‌توانیم عملکرد خود را بر اساس معیارهای دیگر، مانند نسبت برد/باخت، محک بزنیم. برنده متوسط در مقابل بازنده متوسط; به عنوان مثال، یک معامله گر می تواند برای نرخ برد 60 درصد تلاش کند و تنها با رسیدن به 58 درصد شکست بخورد. دیگری تیراندازی موفقیت آمیز برای 40٪ و رسیدن به نرخ برد 43٪ است.

به همین ترتیب ، شما باید تصور گسترده ای از نحوه عملکرد سبک تجارت شما در شرایط مختلف بازار داشته باشید - و از این دانش برای تعیین اندازه موقعیت و سایر پارامترهای ریسک استفاده کنید تا هرگز اندازه حساب خود را در شرایط نامطلوب بازار تهدید نکنید. بنابراین ، عدم موفقیت هنگامی حاصل می شود که نتایج ما با انتظارات واقع بینانه از سبک معاملات ما در شرایط بازار از بین برود.

اگر شما یک سرمایه گذار سهام طولانی مدت هستید و در بازار گاو نر 50 ٪ پول کسب نمی کنید ، حتی اگر 15 ٪ رشد داشته باشید ، شکست خورده اید. اگر یک روز معامله گر هستید و می خواهید در طول سال به طور متوسط 1000 دلار در هفته به 2000 دلار در هفته بروید ، و نمی خواهید ، پس شکست خورده اید. اگر انتظار داشتید در هر ماه چند معاملات محور تحقیق انجام دهید و با 100 معاملات کوتاه مدت در هر ماه به پایان رسید ، پس بدون توجه به سودآوری خود ، شکست خورده اید.

چگونه از شکست برگردیم

با کار با این تعریف از شکست ، ما در حال حاضر ایده ای برای چگونگی بازگشت داریم. چند مرحله اساسی وجود دارد که در زیر آن را بیان می کنم. اما پیشرو این است که یک ارزیابی صادقانه از نحوه انجام آن در آن لحظه دقیق داشته باشید - و تصمیم گیری در مورد بهتر شدن. اگر از نتایج معاملاتی خود ناراضی هستید ، خوب ، ناراضی هستید - اما می توانید درست و آنجا شروع کنید تا بهتر شوید. غرق شدن در نارضایتی شما هیچ کاری برای اصلاح اشتباهات شما انجام نمی دهد و احتمالاً احساس پریشانی شما را بدتر می کند. هیچ دلیلی برای ضرب و شتم خود وجود ندارد!

مرحله شماره 1: سبک تجارت خود را مشخص کنید

همانطور که قبلاً نوشتم ، مهم این است که سبک خود را برای تصمیم گیری در نظر بگیرید. مهمترین مرحله در اینجا برای اطمینان از داشتن یک سبک تجاری تعریف شده است. این روش شما برای انجام کارها است - نحوه ورود و خارج شدن از موقعیت ها ، چه میزان خطر مصرف و غیره را در اختیار شما قرار می دهد. در حالت ایده آل ، با مجموعه ای از قوانین یا دستورالعمل هایی که سعی می کنید دنبال کنید ، نوشته شده است. بدون درک سبک خود ، شما خطر ابتلا به فلاش را در بازارها و بدون برنامه مشخص و اهدای پول به بازار دارید. همانطور که گفته می شود ، "عدم برنامه ریزی برنامه ریزی برای شکست".

اگر برنامه ای ندارید اگر به خوبی شکل نگیرد ، این را به یاد داشته باشید: اگر سودآوری تجارت یک تجارت است ، این برنامه تجاری شماست. شما به طرحی نیاز دارید که چگونه قصد دارید پول را از بازار خارج کنید. بنابراین ، وقت بگذارید تا همه آن را نوشته کنید و واقعاً آنچه را که انجام می دهید تعریف کنید. اگر تازه شروع به کار کرده اید و تجربه گسترده ای در تجارت ندارید ، خوب است که یک برنامه معاملاتی را از طرف شخص دیگری که موفق است وام بگیرید. این می تواند یک کتاب ، یک دوره باشد ، هر چه- فقط مطمئن شوید که کار می کند.

در حالی که شکست می تواند ناشی از نداشتن برنامه باشد ، می تواند ناشی از نداشتن طرحی باشد که متناسب با شخصیت شما باشد. اگر با آموزش یک اقتصاددان تحقیق هستید ، پس باید تلاش کنید تا یک روز معامله گر باشید. اگر شما ورزشکار ستاره ای هستید که در تصمیم گیری های لحظه ای برتری دارد ، روند طولانی مدت برای شما مناسب نیست. اگر شما یک معامله گر با تجربه برای یک بانک هستید و با نوسان معاملات در سهام بسیار مایع ، تجارت شخصی خود را شروع می کنید ، پس تقریباً مطمئناً با شخصیت شما مناسب است. بنابراین ، یک ماده اصلی برای موفقیت این است که دارای یک برنامه تجاری است که متناسب با شخصیت شما باشد.

همانطور که استیو و مایک دوست دارند خاطرنشان کنند ، کسی که آن را به عنوان یک تاجر روز قطع نمی کند ، ممکن است حرفه ای افسانه ای را در پیش داشته باشد - این فقط یک سبک متفاوت از تجارت را انجام می دهد که مناسب تر از شخصیت آنها باشد.

مرحله شماره 2: انتظارات واقع بینانه را تعیین کنید

هنگامی که یک برنامه را تعریف کردید ، باید انتظارات را در اطراف آن تعیین کنید. مهمترین این موارد سودآوری و پیش بینی هایی است که شما تصور می کنید. شما باید بدانید که آیا برنامه شما "کند و ثابت" خواهد بود یا یک سوار بر رول. به این ترتیب ، می توانید سودآوری آینده خود را در برابر نوعی چوب اندازه گیری معیار کنید. اگر می خواهید 20 ٪ در سال به علاوه درست کنید ، باید قبل از بررسی آمار P& L خود بدانید. شما همچنین باید آن را در مورد خطر در نظر گرفته شده قضاوت کنید ، در غیر این صورت به عنوان پیش بینی های احتمالی تعریف شده است. اگر انتظار دارید که فقط 6 ٪ حداکثر کاهش داشته باشد ، باید از قبل نیز ایده ای در مورد آن داشته باشید - و از 4 ٪ کاهش و بسیار ناراضی از ضرر 10 ٪ خوشحال باشید!

اگر از یک شکست درک شده برمی گردید ، باید ایده ای در مورد اینکه چگونه فکر می کنید * باید انجام دهید ، داشته باشید و سپس در مقایسه با آن ارزیابی کنید - و مقایسه های دیگر را نادیده بگیرید. به عنوان مثال ، اگر همسایه شما یک سال 40 ٪ افزایش داشته باشد در حالی که شما فقط 20 ٪ "فقط" هستید ، طبیعی است که کمی حسادت کنید - اما اگر سبک شما نوسانات کمتری داشته باشد و می دانید که بازده 20 ٪ در صدر استپایان آنچه که سبک تجارت شما می تواند تولید کند ، می توانید راحت باشید و مقایسه را نادیده بگیرید. روی نتایج خود و نحوه انجام کارها تمرکز کنید ، نه بر روی کاری که نمی توانید کنترل کنید.

اکثر مردم به دلیل عدم کالیبره انتظارات خود برای شرایط مختلف بازار ، شکست می خورند. از این گذشته ، بازارها می توانند تغییر کنند و شما باید از قبل آماده شوید. شما همچنین باید درک کنید که چگونه سبک تجارت شما در بازارهای مختلف عملکرد خواهد داشت. بدیهی است که هر سبک معاملاتی دارای انواع بازار است که کم و بیش مطلوب هستند - و شما باید ایده خوبی از آنچه P& L و پیش بینی ها برای انتظار در آن انواع مختلف بازار انتظار دارید ، داشته باشید. به عنوان نمونه ، اگر شما از سیستم Canslim William J O'Neill استفاده می کنید ، انتظار دارید که در طی بازارهای خرس برای سهام و بازده سالانه 100 ٪ در بازارهای بزرگ گاو نر ، یک کاهش کوچک و متوسط داشته باشید. نوع بازار همیشه به معنای گاو نر در مقابل خرس نیست. اگر در حال تجارت فارکس هستید ، پس به این فکر کنید که چگونه می توانید در بازارهای خرد و محدود در مقابل بازارهای گرایش انجام دهید.

شکست معمولاً ناشی از عدم توجه به نحوه تصمیم گیری است. بنابراین ، مجموعه بعدی انتظارات باید مربوط به نحوه تصمیم گیری در مورد تصمیم گیری باشد. شما می خواهید مطمئن شوید که هر تجارت را در برابر برنامه معاملاتی خود بررسی می کنید ، به طوری که از قوانین خود پیروی می کنید. هنگامی که شما وارد سیستم ثبت رکورد خود می شوید ، باید یک دلیل منطقی وجود داشته باشد که توضیح می دهد که چرا آن را قرار داده اید-و اینکه چگونه با رویکرد تجارت کلی شما سازگار است. به این ترتیب ، اگر شما دنبال کننده روند بلند مدت هستید اما تجارتی را که فقط یک ضربه کوتاه مدت بود ، قرار دهید ، باید متوجه شوید که در نحوه تصمیم گیری خود لغو شده اید. در این بخش ، انتظارات خود را بالا تنظیم کنید-تعهد کنید که هر تجارت با رویکرد سیستم خود مطابقت داشته باشد ، مطابق با قوانین معاملات شما و مستند.

هنگامی که شما به صراحت و به وضوح انتظارات خود را تعریف کرده اید ، پس از آن قدرت بیشتری دارید که در معاملات خود عقب نشینی کنید.

اول از همه، شما باید انتظارات واقع بینانه داشته باشید، بنابراین برای نتایجی که کمتر از برخی از انتظارات بلند و آسمان آبی است، خود را شکست نخواهید داد. انتظار برای انجام هر معامله درست یا 100٪ در سال مضحک است.

ثانیا، شما از نظر عاطفی بسیار آماده‌تر هستید تا از پس کاهش‌ها برآیید، زیرا می‌توانید به‌طور واقع بینانه پیش‌بینی کنید که در شرایط بد بازار چقدر ضرر خواهید کرد – و سعی کنید از *هدف* بهتر عمل کنید، به جای تلاش بیهوده برای پول درآوردن در شرایطی که احتمالات در برابر شماست. و سیستم شماشما می دانید چگونه استقامت کنید.

ثالثاً، با تعیین انتظارات بالا در مورد نحوه اتخاذ هر تصمیم معاملاتی، می‌خواهید فرآیند تصمیم‌گیری خود را به خوبی تنظیم کنید و به خودتان پایه بلندمدت بهتری برای موفقیت بدهید. همچنین توجه شما را از P& L منحرف می کند و استرس روانی کمتری را بر شما وارد می کند.

مرحله سوم: برای انجام بهتر کارها یک قدم بردارید. سپس تکرار کنید.

اکنون که یک برنامه و انتظارات واقع بینانه به آن دارید، مسیر بازگشت از شکست ساده است. همانطور که بحث کردیم، شما باید بر روی اهداف فرآیند محور متمرکز بمانید، نه فقط بر اهداف P& L. بهترین راه برای رسیدگی به این موضوع این است که فقط یک عنصر کوچک از معاملات خود را انتخاب کنید و قول بدهید که آن را بهتر انجام دهید. انتظارات خود را بیشتر تجدید نظر کنید و روی آن کار کنید تا به سطحی که از آن راضی هستید برسد. سپس تکرار کنید.

به عنوان مثال، تصور کنید که شما یک معامله گر نوسانی هستید. قوانین شما پیشنهاد می‌کنند که سهام را زمانی که 20 درصد افزایش یافته است بفروشید و به موقعیت بعدی بروید. در حین انجام تحقیقات، متوجه می‌شوید که برخی از سهام پس از 20 درصد افزایش به عملکرد خود ادامه می‌دهند، زیرا از حمایت خرید نهادی اضافی برخوردارند که سایر برندگان از آن برخوردار نیستند. شما از این اطلاعات به ساده‌ترین روش استفاده می‌کنید - برنامه معاملاتی خود را اصلاح می‌کنید. شما متعهد می شوید که تمرکز بیشتری را به این یک جنبه اختصاص دهید - اطمینان حاصل کنید که برندگان بزرگ بالقوه ای را که از حمایت خرید قوی برخوردار هستند شناسایی کرده و آنها را برای مدت طولانی تری حفظ کنید تا سود بیشتری کسب کنید.

اکنون، در حالی که برنامه معاملاتی عادی خود را انجام می دهید، می خواهید بر این یک نکته خاص تأکید بیشتری داشته باشید. شما همچنان روی اجرای One Good Trade در یک زمان تمرکز خواهید کرد - نه اینکه سعی کنید یکباره چراغ ها را خاموش کنید، بلکه مطمئن شوید که هر معامله به طور جداگانه سالم است. اکنون، ورودی‌ها و خروجی‌ها را به همان روش انتخاب می‌کنید، اما آن مایل بیشتر را طی می‌کنید تا به دنبال پشتیبانی خرید اضافی باشید. بستن موقعیت هایی که از آن پشتیبانی برخوردار نیستند و همچنین حفظ برندگان بزرگ آسان تر می شود. بنابراین، با تشدید تنها یک جنبه از رویکرد خود، می توانید به طور مستقیم نحوه تبدیل آن به نتایج کلی شما را اندازه گیری کنید.

علاوه بر این، آن یک جنبه از معاملات شما به صورت مجزا نیست - این یک اثر ضربه ای بر تمام جنبه های تجارت شما دارد. در ادامه این مثال، در یادگیری جستجوی حمایت خرید سازمانی، به نوارخوان بهتری تبدیل شده اید. این به نوبه خود شما را قادر می سازد تا نقاط ورودی بهتری را انتخاب کنید یا زمان خروجی خود را بهتر شروع کنید. مثال دیگر - شما روی کاهش سریعتر بازنده های خود تمرکز می کنید. با بررسی دقیق‌تر بازنده‌های خود، متوجه الگوهای مداوم خاصی در آن بازنده‌های سریع می‌شوید - و وارد موقعیت‌هایی که آن الگوها را نشان می‌دهند متوقف می‌شوید. نتایج شما در پشت این بهبود می یابد.

بنابراین، راه بازگشت از شکست، یک جاده نیست، بلکه مجموعه‌ای از عمدی‌ترین گام‌های ممکن، یکی پس از دیگری است. با توجه به یک جنبه بسیار خاص از معاملات خود، شروع به رفع یک مشکل کوچک یا ارتقاء بخشی جزئی از معاملات خود می کنید. این به جنبه‌های دیگر نیز سرایت می‌کند و به شما کمک می‌کند تا مرحله بعدی و راه‌حل بعدی را شناسایی کنید.

هنگامی که کار پیش نیاز را انجام دادید، راه بازگشت از شکست ساده است. به جای شکست دادن خود، به یاد داشته باشید: "شکست وجود ندارد، فقط بازخورد وجود دارد". این در واقع به ما کمک می‌کند تا بدانیم کجا را تغییر دهیم—بنابراین می‌توانیم روی فرآیند تجارت در کوچک‌ترین و قابل کنترل‌ترین سطح تمرکز کنیم.

آن را زیر میکروسکوپ قرار دهید و بفهمید که برای بهبود آن چه کاری باید انجام دهید. و سپس آن را انجام دهید و خودتان را با معیارهایی که تعیین کرده اید بسنجید. وقتی خوشحال شدید، تکرار کنید.

ابزارهای دیگر

شما می توانید این فرآیند را با ابزارهای دیگر تقویت کنید. من در مورد تجارت و تجسم در جای دیگر بحث کرده ام (قسمت 1 ، قسمت 2 و قسمت 3 را بررسی کنید). در این حالت ، شما باید تمرینات تجسم را ثبت کنید و خود را با موفقیت در اجرای برنامه تجارت خود ببینید. شما باید تصور کنید که در مورد چسبیدن به رشته خود احساس خوبی دارید ، در مورد انجام کارهایی که می خواهید در تجارت خود بهبود یابد. این طرح اساسی برای تجسم موفقیت آمیز در تجارت است.

علاوه بر این ، شما باید با استفاده از تکنیک های تعیین هدف که به طور خاص در قسمت 3 یافت می شود ، اهداف مربوط به فرآیند را در یک نقطه از آینده انجام دهید. به عنوان مثال ، می توانید خود را تصور کنید که به معیارهای خاصی رسیده اید ، به عنوان مثالنرخ پیروزی بالاتر از درصد معینی یا حداکثر کاهش خاص که با آن راحت هستید. این معیارها را با همان احساس رضایت و پیروزی که شما یک هدف خاص P& L را می خواهید مرتبط کنید. برای رسیدن به بهتر این هدف ، تغییراتی را که در طول مسیر ایجاد کرده اید ، چه در خود و چه در تجارت خود ، تصور کنید. از بازگشت خود از شکست ، در بهبود کلی خود و تغییرات گسترده ای که منجر به سودآوری شما شده است ، خوشحال شوید.





:: بازدید از این مطلب : 59
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 13 بهمن 1401 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: